عنوان مقاله :
تأثير مشاوره گروهي بر تجربه بارداري زنان باردار شكم اول: يك مطالعه مداخلهاي
پديد آورندگان :
كيا ، شيما دانشگاه علوم پزشكي اروميه , محدثي ، حميده دانشگاه علوم پزشكي اروميه - مركز تحقيقات چاقي مادر و كودك , خلخالي ، حميدرضا دانشگاه علوم پزشكي اروميه - گروه اپيدميولوژِي و آمار زيستي
كليدواژه :
مشاوره گروهي , تجربه بارداري , مادران نخست باردار
چكيده فارسي :
پيشزمينه و هدف: مادران در دوران بارداري دستخوش تغييرات جسمي و رواني قابلتوجهي مي شوند كه باعث تجربيات خوشايند و ناخوشايندي ميشود بهخصوص اگر اولين تجربه بارداري آنان باشد. لذا، مطالعه حاضر باهدف تعيين تأثير مشاوره گروهي بر تجربه بارداري زنان شكم اول مراجعهكننده به مراكز بهداشتي درماني شهر اروميه در سال 98- 1397 انجام گرفت. مواد و روش كار: پژوهش حاضر يك كارآزمايي باليني بود. هشتاد مادر نخست باردار كه داراي معيارهاي ورود و خروج مطالعه بودند، بهصورت در دسترس از مراكز بهداشتي_ درماني اروميه بهصورت تصادفي در سه سطح اجتماعي برخوردار، كم برخوردار و حاشيهنشين شهر انتخابشده و در دو گروه كنترل (40 نفر) و مداخله (40 نفر) قرار گرفتند. در مرحله پيشآزمون، پرسشنامههاي دموگرافيك-طبي، سلامت عمومي (28-GHQ)، تجربه بارداري (PES) توسط شركتكنندگان تكميل گرديد. هر دو گروه مراقبتهاي روتين مركز بهداشت را دريافت كردند. به گروه مداخله علاوه بر مراقبتهاي روتين، 6 جلسه مشاوره گروهي دوساعته طي شش هفته ارائه شد. درنهايت پس از گذشت دو هفته از اتمام مداخله، پسآزمون تكميل گرديد. نتايج با استفاده از نرمافزار 21- SPSS و آزمونهاي شاپيروويلكس براي بررسي نرمال بودن دادهها، تي مستقل، تي زوجي، كاي دو و آناليز كوواريانس با سطح معنيداري كمتر از 0/05 مورد تجزيهوتحليل قرار گرفت. يافتهها: دو گروه به لحاظ متغيرهاي زمينهاي همسان بودند. بر اساس يافتههاي توصيفي ميانگين نمره تجربه كل بارداري، قبل از مداخله در گروه مداخله 15.83 و در گروه كنترل 17.28 ميبود كه ازلحاظ آماري تفاوت معنيداري نداشت (P 0.05). بااينحال، بعد از مداخله در گروه مداخله 41.8 و در گروه كنترل 17.95 ميبود كه تفاوت معنيداري داشتند ( P 0.05). ميانگين نمره تجربه خوشايند بارداري قبل از مداخله در گروه مداخله 27.73 و گروه كنترل 31.47، كه ازلحاظ آماري تفاوت معنيداري نداشت (P 0.05) ولي بعد از مداخله در گروه مداخله 41.95 و در گروه كنترل 32.92 بود كه تفاوت معنيداري داشتند (P 0.05). ميانگين نمره تجربه ناخوشايند بارداري در قبل از مداخله در گروه مداخله 11.90 و در گروه كنترل 14.2 بود كه ازلحاظ آماري تفاوت معنيداري نداشتند (P 0.05)، ولي بعد از مداخله در گروه مداخله 0.16 و در گروه كنترل 14.98 بود كه ازلحاظ آماري تفاوت معنيداري داشتند (P 0.05). بحث و نتيجهگيري: مشاوره گروهي باعث كاهش ناراحتيها و افزايش تجربيات خوشايند دوران بارداري ميشود. بنابراين پيشنهاد ميشود در مراكز بهداشتي_درماني، مشاوره گروهي براي خوشايند سازي دوران بارداري توسط مشاورين مامايي همراه با مراقبتهاي روتين انجام پذيرد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه