هنر قصه‌گويي ايزاك دينسن در مقام شهرزاد دانماركي در پرتو آراء والتر بنيامين

اين مقاله نشان مي‌دهد چگونه ايزاك دينسن در مقام شهرزاد دانماركي هنر قصه‌‌گويي را از پيوند زدن تجربيات زيسته‌ زندگي واقعي خود با دو سنت قصه‌گويي اروپايي و آفريقايي حاصل كرده، و چگونه در سه دوره‌ مختلف زندگي خود، چونان شهرزاد قصه‌گو عمل كرده است. در شهرزاد كودك، به قصه‌هاي پدربزرگ گوش سپرده؛ در شهرزاد آفريقايي، دينسن به آفريقا سفر كرده؛ و در شهرزاد دانماركي، دينسن، حاصل تجربيات خود را براي شكل دادن به هويت هنري و خلق قصه‌هاي جهاني به هم آميخته است. اين مقاله مي‌كوشد از ارتباط ميان دوره‌هاي سه‌گانه‌ زندگي دينسن با آثار وي سخن بگويد. براي تبيين مباحث نظري قصه‌گويي، به مقاله‌ كلاسيك والتر بنيامين اشاره، و بحث مي‌شود قصه‌گويي دينسن چه ويژگي‌هايي دارد. براي تبيين اين ويژگي‌ها، داستان كوتاه «لوح سفيد»، نيز بررسي مي‌شود. از جمله يافته اين است كه دينس از سنت قصه‌گويي اروپايي و آفريقايي به مثابه كاتاليزور كمك گرفته است. كوتاه اينكه، اگر شهرزاد هزار و يك‌شب را قصه‌گوي در حضر مي‌دانند، دينسن را قصه‌گوي در سفر مي‌شناسند.