مروري روايي بر رويكردهاي نظري سكشواليته

سكشواليته يكي از مهم‌ترين عرصه‌هاي نظري در فلسفه اجتماعي معاصر است؛ مفهومي كه تغييرات در ارزش‌هاي جنسي جهان مدرن و ايران امروز، توجه به آن را ضرروي كرده است. با وجود اهميت و تغييرات سكشواليته در ايران كنوني، به اين عرصه نظري توجه كافي نشده است؛ بنابراين اين مقاله در نظر دارد رويكردهاي نظري سكشواليته و چيستي آن را بررسي كند. روش استفاده‌شده در معرفي نظريات سكشواليته، مرور روايي است و طي شش مرحله انجام شده است: شناسايي منابع معتبر، دسته‌بندي نظريات سكشواليته، گزينش و معرفي پراستنادترين نظريات، شناسايي نقاط اشترك و افتراق نظريات، تلفيق نظريات براساس نقاط اشتراك و سازگاري منطقي آن‌ها و ارزيابي نظريات. نتايج مرور روايي نظريات سكشواليه نشان داد، فوكو مهم‌ترين نظريه‌پرداز اجتماعي معاصر درباره سكشواليته است. همچنين نظريه «آزادسازي مردان همجنس‌گرا»، «برساختگراي اجتماعي سكشواليته»، «كوئير تئوري» و «ترنسجندريسم» مهم‌ترين رويكردهاي نظري سكشواليته هستند. در تركيب رويكردهاي نظري مذكور مي‌توان سكشواليته را يا ارزش‌ها، قوانين و باورهاي اجتماعي درباره رابطه جنسي يعني برساخت اجتماعي دانست يا به‌عنوان هويت جنسي ذاتي افراد در نظر گرفت. به‌علاوه سكشواليته غربي در سيستم اقتصادي سرمايه‌داري و تحولات ناشي از آن ريشه دارد. پيامد سكشواليته در عصر مدرن نيز كنترل مواليد، كنترل نظام خانواده و تعريف هويت‌هاي جنسيِ متمايز است. اين پيامدها را مي‌توان  سركوب ميل جنسي يا نوعي توجه مضاعف قدرت‌هاي مدرن به ميل جنسي در نظر گرفت؛ توجهي كه به كنترل ميل جنسي و بدن منجر شده است. در ارزيابي نظريات سكشواليته مي‌توان گفت، نظرياتي كه پس از فوكو درباره سكشواليته مطرح شده‌اند، بسط مفاهيم نظري فوكو هستند. همچنين اين نظريات در پاسخ به مسائل اجتماعي جنس/جنسيت‌هاي حاشيه‌اي شكل گرفته‌اند.