شماره ركورد :
1323478
عنوان مقاله :
تاثير شناخت‌درماني مبتني بر ذهن‌آگاهي در هم‌جوشي شناختي، بي‌نظمي هيجاني و افكار خودكشي در بيماران مبتلا به اختلال افسردگي اساسي
پديد آورندگان :
شيرازي ، فرشته دانشگاه علم و فرهنگ , جهانگيري ، نسيم دانشگاه آزاد اسلامي واحد خميني شهر , جعفري ، ليلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين , اكبري ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانشاه
از صفحه :
1
تا صفحه :
13
كليدواژه :
شناخت‌درماني مبتني بر ذهن‌آگاهي , هم‌جوشي شناختي , بي‌نظمي هيجاني , افكار خودكشي , افسردگي اساسي
چكيده فارسي :
مقدمه: ذهن آگاهي ممكن است به عنوان يك حالت ارتقا دهنده تفكر خودآگاهي براي بهبود هم‌جوشي شناختي، بي نظمي هيجاني و افكار خودكشي در نظر گرفته شود. از اين رو پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير شناخت‌درماني مبتني بر ذهن‌آگاهي در هم‌جوشي شناختي، بي‌نظمي هيجاني و افكار خودكشي در بيماران مبتلا به اختلال افسردگي اساسي انجام شد. روش‌كار: اين پژوهش از نوع نيمه تجربي (پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل) بود. جامعه آماري شامل كليه‌ي افراد مبتلا به اختلال افسردگي اساسي بودند كه به كلينيك ژوان تهران در سال 1400 مراجعه نمودند. 30 نفر از بيماران مبتلا به افسردگي اساسي به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (15 نفر) و كنترل (15 نفر) جايگزين شدند. گروه آزمايش طي 8 جلسه 90 دقيقه اي، 2 روز در هفته تحت شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي قرار گرفت اما در گروه كنترل هيچ مداخله اي صورت نگرفت. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه هاي هم‌جوشي شناختي گيلفورد و همكاران (2010)، مقياس دشواري در تنظيم هيجان گراتز و رومر (2004) و مقياس افكار خودكشي بك (1979) پاسخ دادند. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش آزمون تحليل كوواريانس چند متغيره با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه ي 23 استفاده شد. يافته‌ها: بين ميانگين نمره هاي پس آزمون گروه مداخله و شاهد تفاوت معني داري وجود داشت، بدين ترتيب كه آموزش شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي به طور معناداري منجر به كاهش ميانگين نمره پس آزمون متغيرهاي هم‌جوشي شناختي، بي‌نظمي هيجاني و افكار خودكشي نسبت به نمره‌هاي پيش آزمون در گروه مداخله شد (0/01 P). نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج به دست آمده، استفاده از درمان هاي گروهي همچون شناخت‌درماني مبتني ذهن آگاهي اثرات مثبتي بر كاهش هم‌جوشي شناختي، بي‌نظمي هيجاني و افكار خودكشي بيماران مبتلا به افسردگي اساسي بر جاي مي گذارد. لذا در مراحل مختلف درمان يا پس از آن مي توان با ارائه اين دسته از آموزش ها به كاهش متغيرهاي شناختي و هيجاني در بيماران مبتلا به افسردگي اساسي كمك كرد.
عنوان نشريه :
روان پرستاري
عنوان نشريه :
روان پرستاري
لينک به اين مدرک :
بازگشت