ارائه مدل ساختاري مشكلات روان شناختي بر اساس حوزه طرد و بريدگي و افكارخودآيند منفي با نقش واسطه‌اي اجتناب‌تجربي

مقدمه: مشكلات روان شناختي حاصل تعامل فرد با محيط بوده و رفتارهايي را دربرمي گيرد كه منجر به تضادهاي اجتماعي، نارضايتي و ناشادي فردي مي شود. هدف اين پژوهش ارائه مدل ساختاري مشكلات روان شناختي، بر اساس حوزه طرد و بريدگي و افكارخودآيند منفي با نقش واسطه اي اجتناب‌تجربي بود. روش كار: پژوهش حاضر از نوع توصيفي- همبستگي و بر حسب هدف كاربردي بود. جامعه آماري شامل تمامي افراد داراي علائم مشكلات روان شناختي مراجعه كننده به كلينيك هاي مشاوره شهر قم در سال 1400 بود. تعداد 250 نفر از مراجعين با مشكلات روان شناختي به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و مقياس افسردگي، اضطراب و فشار رواني ،پرسشنامه طرحواره‌ يانگ ، پرسشنامه افكار خودآيند و پرسشنامه پذيرش و عمل را تكميل كردند. داده ها با استفاده از مدل يابي معادلات ساختاري و در نرم افزار Smart Pls (نسخه 3) تحليل شدند. يافته ها: نتايج حاصل از مدل يابي معادلات ساختاري نشان داد كه مدل پژوهش از برازش مطلوبي برخوردار بود؛ و اثر مستقيم طرد و بريدگي (0.11) و افكار خودآيند منفي (0.68) بر مشكلات روان‌شناختي را تأييد نمود. همچنين، نتايج حاصل از بررسي نقش ميانجي گري اجتناب تجربي نيز نشان داد كه اجتناب تجربي نقش ميانجي گري معني داري (0.66) در رابطه بين طرد و بريدگي و افكارخودآيند منفي با مشكلات روانشناختي داشت (0/05 P). نتيجه گيري: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه ويژگي هاي طرد و بريدگي و افكار خودآيند منفي به طور مستقيم، و اجتناب ‌تجربي به صورت غيرمستقيم بر مشكلات روان شناختي افراد موثر بوده است. بنابراين، پيشنهاد مي شود كه مراكز مشاوره و بهداشت روان در بررسي مشكلات روان شناختي افراد به ويژگي هاي حوزه طرد و بريدگي، افكارخودآيند و اجتناب‌تجربي آنها نيز توجه داشته باشند.