عنوان مقاله :
موانع يادگيري مبتني بركار در محيط هاي باليني از ديدگاه پرستاران و مديران پرستاري
پديد آورندگان :
جعفري ، سكينه دانشگاه علوم پزشكي سمنان - كميته تحقيقات دانشجويي , مطبوعي ، مهسا دانشگاه سمنان - دانشكده روانشناسي - گروه مديريت آموزشي , سليماني ، محسن دانشگاه علوم پزشكي سمنان - دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشكي سمنان - مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري
كليدواژه :
يادگيري مبتني بركار , پرستار , مديران پرستاري
چكيده فارسي :
مقدمه: فرايند يادگيري در تمام دوران زندگي كاري پرستاران وجود دارد و يادگيري مبتني بركار يكي از بهترين روش هاي يادگيري براي تضمين شايستگي حرفهاي در طول دوران كاري آن هاست. در اهداف استراتژيك سازمانهاي بهداشتي ـ درماني براي كسب موفقيت، آگاهي از ارزش و اهميت اين شيوه يادگيري بسيار مهم است. هدف اين مطالعه بررسي موانع اجرايي شيوه يادگيري مبتني بركار در محيط هاي باليني بود. روش كار: اين مطالعه توصيفي- تحليلي، در بهمنماه 1397 در دو بيمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شد. با استفاده از نمونه گيري دردسترس و استفاده از جدول مورگان 220 نفر از پرستاران باليني، مديران پرستاري (مترون، سوپروايزر، سرپرستار) بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نظرهاي پرستاران و مديران پرستاري با استفاده پرسشنامه پژوهشگر ساخته كه روا و پايا گرديد، در محيط هاي آموزش باليني مورد بررسي قرار گرفت. پس از جمع آوري داده ها با استفاده از نرمافزار Spss تجزيه و تحليل دادهها انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصيفي (فراواني و درصد) و آزمون هاي استنباطي (تحليل عامل اكتشافي، آزمون كفايت نمونه برداري كيسر- ماير- اولكين، آزمون كرويت بارتلت، ضريب آلفاي كرونباخ، آزمون مقايسه يك گروهي، آزمون ميانگين هاي مستقل و آزمون آماري ناپارامتري درون موردي فريدمن) مورد تجزيه و تحليل قرارگرفتند. يافتهها: ازنظر مديران پرستاري و پرستاران عوامل فردي، سازماني و مديريتي، موانع جدي در يادگيري مبتني بركار در مراكز بهداشتي – درماني بودند. تفاوت ميان نظرات مديران پرستاري با پرستاران فقط درموانع مديريتي از نظر آماري(01/ 0 P) معنادار بود و تفاوت ميان نظرات مديران پرستاري با پرستاران در موانع فردي و سازماني ازنظر آماري معنادار نبود (05/ 0 P). پرستاران در مقايسه با مديران پرستاري، موانع مديريتي را در يادگيري مبتني بر كار بيشتر دخيل ميدانستند. در صورتيكه از نظر مديران پرستاري موانع سازماني بيشترين عامل محدوديت براي شيوه يادگيري هاي مبتني بركار در محيط هاي باليني بود. نتيجه گيري: استفاده از شيوه يادگيري مبتني بركار يكي از راه هاي يادگيري فعال و تعاملي مي باشد كه موجبات پيشرفت حرفه اي در بسياري از زمينه ها از جمله پرستاري مي گردد. لذا شناسايي عواملي كه بر اجرا يا عدم اجراي صحيح اين رويكرد يادگيري تأثير مي گذارند حائز اهميت مي باشد. بنابراين لازم است كه سازمان هاي بهداشتي –درماني و مديران اجرايي به خصوص در عرصه هاي باليني بادر نظر گرفتن لزوم انجام كار و بهبود كيفيت خدمات پرستاري در محيطهاي بالين و بيمارستاني ساير عواملي را كه از يادگيريهاي ضمن كار ممانعت مي كند شناسايي كنند و تا حدامكان در جهت آشنايي بيشتر كاركنان و اجرايي شدن روش هاي نوين و فعال آموزشي و در صورت لزوم ادغام آن با ديگر روش هاي يادگيري اقدام نمايند.
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري