مقايسه ويژگي‌هاي فيزيكوشيميايي و رئولوژيكي اسيدهيالورونيك استحصالي از تاج خروس به روش‌هاي مختلف

امروزه صنايع تبديلي با هدف كاهش هزينه‏هاي توليد در كشور از اهميت بالايي برخوردار مي‏باشند. با توجه به اين كه حجم ضايعات پس از كشتار طيور در ايران بالا بوده و از طرفي ديگر شواهد فراواني در ارتباط با اثرات مطلوب اسيدهيالورونيك حاصل از آن بر سلامتي انسان به ويژه در درمان بيماري‏هاي مفصلي از جمله استئوآرتريت بدست آمده، تلاش‏هاي فراواني جهت استفاده بهينه از اين ضايعات صورت گرفته است. بنابراين، هدف اين پژوهش بر دستيابي به اسيدهيالورونيك حاصل از بافت تاج خروس با خصوصيات فيزيكوشيميايي و رئولوژيكي مناسب جهت غني‏سازي مواد غذايي مختلف از جمله فرآورده‏هاي لبني استوار گرديد. در اين پژوهش پس از آماده‏سازي اوليه بافت حيواني تاج خروس، استخراج اسيدهيالورونيك از آن به سه روش مختلف و با استفاده از امواج فراصوت-اتانول، سرم فيزيولوژي-اسيداستيك و سرم فيزيولوژي-اتانول انجام شد و سپس ويژگي‏هاي فيزيكوشيميايي و رئولوژيكي اسيدهيالورونيك استخراج شده مورد ارزيابي قرار گرفت. براساس يافته‏هاي اين پژوهش، بيشترين محتواي اسيدهيالورونيك استحصالي (4/2 ميلي‏گرم بر گرم) در حضور حلال‏هاي‏ سرم فيزيولوژي-اتانول بود (0/05 P). همچنين، هيدروكلوئيد استخراج شده با اين روش، بالاترين ميزان روشنايي (23/47) و پايين‏ترين ميزان pH (6/76) و چگالي (810 كيلوگرم بر متر مكعب) را دارا بود (0/05 P). اما ويسكوزيته نمونه‏هاي مورد بررسي، تحت تأثير نوع روش استحصال قرار نگرفت (0/05 P). از اين رو، نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه سرم فيزيولوژي-اتانول به عنوان مناسب‏ترين حلال براي استخراج و خالص‏سازي اسيدهيالورونيك از تاج خروس بوده و مي‏توان از آن به عنوان افزودني مناسب جهت غني‏سازي و توليد يك ماده غذايي فراسودمند با هدف ارتقاء سطح سلامت جامعه استفاده كرد.