طيف بندي و سنجش فضايي مراكز انتظامي و نقش آنها در پهنه ي جرم ‏ با رويكرد ‏MCDM‏( مطالعه موردي كلانشهر اهواز)

ﺣﻀﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﻓﻌﺎل ﻧﯿﺮوي اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮي در ﺑﺮﻗﺮاري اﻣﻨﯿﺖ و آراﻣـﺶ در ﺳـﻄﺢ ﺷـﻬﺮﻫﺎ دارد. ﮐـﻪ اﻟﺒﺘـﻪ اﯾـن كمي و ﮐﯿﻔﯽ ﻧﯿﺮوي انتظامي متاثر از اﺳﺘﺎﻧﺪارد آن ﻧﯿﺰ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺗﻮزﯾﻊ ﻋﺎدﻻﻧﻪ و ﻣﮑﻔﯽ ﻣﺮاﮐﺰ اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ در ﻓﻀﺎﻫﺎي ﺷﻬﺮي ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ اﯾﻦ ﻧﯿﺎز اﺳﺎﺳﯽ)اﯾﺠﺎد اﻣﻨﯿﺖ( ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﺿﺮورت ﭘـﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿـﺮ ﺑـﺎ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪاي ﮐﺎرﺑﺮدي و روش آن ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ از روشﻫﺎي ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪاي، ﻣﯿﺪاﻧﯽ، ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ وﺗﺤﻠﯿﻠـﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ. از آﻧﺠـﺎ ﮐﻪ ﻫﺪف اﺻﻠﯽ آن ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﺘﺎﻧﺪارد و ﺳﺮاﻧﻪ ﻧﯿﺮوي اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ و ﻧﻘﺶ آن در ﭘﻬﻨﻪ ﺑﻨﺪي زﻣﺎﻧﯽ ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺟﺮم ﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ ﺑـﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روشﻫﺎي ﮐﻤـﯽ و اﺑﺰارﻫـﺎي ﺷـﺎﻣل ، ‏SPSS، ‏TOPSIS، ‏VIKOR، ‏Moran، ‏Antropy‏ به بررسي موضوع پرداخته است. نتايج تحقيق نشان داده است كاربري‎ ‎هاي انتظامي‎ ‎در‎ ‎شهر‎ ‎اهواز‎ ‎كه‎ ‎سرانه‎ ‎اين‎ ‎كاربري‎ ‎‏ 0.042 متر‎ ‎مربع‎ ‎مي‎ ‎باشد‎ ‎كمتر‎ ‎از‎ ‎سرانه‎ ‎استاندارد (1) متر‏‎ ‎مربع بوده و‎ ‎در‎ ‎اين‎ ‎بخش‎ ‎با‎ ‎كمبود‎ ‎خدمات‎ ‎به‎ ‎ميزان 950995.46‏‎ ‎متر‎ ‎مربع ‏‎ ‎مواجه‎ ‎هستيم‎.‎‏ و بر اساس مدل ‏VIKOR‏ منطق يك كلانشهر اهواز در ‏رتبه يك پايداري قرار گرفته است. و در مقابل منطقه 2 شهر در رتبه آخر امنيت قرار گرفته است.‏‎ ‎‏ همچنين بر اساس نتايج بيضي ‏انحراف معيار سرقت با زاويه كمي در جهت جنوب غربي شمال شرقي امتداد يافته است، زيرا تمركز نقاط جرم در قسمت جنوب ‏غربي شامل كلانتري 15، 19، 27 و 33 است.‏