عنوان مقاله :
چالشهاي مولفه كودك - خوانندۀ مستتر در ادبيات داستاني كودك و نوجوان
پديد آورندگان :
حري ، ابوالفضل دانشگاه اراك - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
روايتشناسي , الگوي ارتباط روايي , خوانندۀ مستتر , كودك ـ خواننده , ادبيات كودك
چكيده فارسي :
در اين مقاله، نقش كودك ـ خوانندۀ مستتر از منظر الگوهاي روايتشناختي، بهويژه در پرتو آراي چمبرز، و با اشاراتي به ادبيات داستاني كودكونوجوان بررسي و پاسخهايي براي مسئلههاي تحقيق بيان شده است. اولين مسئلۀ پژوهش اين است كه نظريهپردازان تعريف يا تعاريف دقيقي از اين نوع خواننده بهدست ندادهاند و مهمترين دليل هم اين است كه چندين معادل براي تعريف اين نوع خواننده بيان كردهاند: آرماني، بالقوه، سنخي، مستتر و جز اينها؛ دوم، وجوه شباهت يا تفاوت خوانندۀ واقعي و خوانندۀ مستتر در چيست؟ سوم اينكه، خوانندۀ واقعي چه شباهت يا تمايزي با مخاطبان روايت يا روايتشنوها دارد؟ چهارم، اگر خوانندۀ مستتر در ذهن و ضمير قلبي نويسندۀ واقعي است، چه الزامي دارد دربارۀ بودن يا نبودن او بحث كرد؟ مرز دقيق خوانندۀ مستتر با روايتشنو كه مخاطب راوي است، كجاست؟ پنجم، مگر نويسندۀ واقعي با يك خواننده سروكار دارد كه بخواهد تصويري آرماني از او را در ذهن نقش بزند؟ ششم و از همه مهمتر اينكه، با توجه به اين چالشها، آيا اصلاً مفهومي به نام كودك ـ خوانندۀ مستتر ميتواند امكان وقوع يابد؟ در اين پژوهش، مفهوم خوانندۀ مستتر ذيل عنوان «كودك ـ خوانندۀ مستتر» در پرتو نمونهآثار مرتبط با كودكان، بازتعريف و مفهومپردازي شده و صورتبندي تازهاي از آن در ارتباط با ادبيات كودك ارائه گرديده است. در پژوهشهاي ادبيات كودك، بهويژه در ايران، به نقش كودك ـ خواننده كمتر توجه شده؛ حال آنكه ضرورت اعنتا به آن، هم در ساحت خلق و هم در نقد ادبيات كودك راهگشا خواهد بود.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي