شماره ركورد :
1324605
عنوان مقاله :
روايت سازي كرونوتوپيك در ادبيات نمايشي: بررسي موردي نمايش‌نامۀ گزارش خواب اثر محمد رضايي‌راد
پديد آورندگان :
محمودي بختياري ، بهروز دانشگاه تهران، دانشكدگان هنرهاي زيبا - گروه هنرهاي نمايشي , ابراهيمي ناقاني ، الهام دانشگاه تهران، دانشكدگان هنر هاي زيبا
از صفحه :
429
تا صفحه :
466
كليدواژه :
كرونوتوپ , ميخاييل باختين , گزارش خواب , محمد رضايي‌راد , پيوستار زماني ـ مكاني
چكيده فارسي :
باختين تمايل دارد ادبيات را به‌مثابۀ گفت‌وگويي دوسويه ميان متن از يك طرف و دانش پيشين نويسنده و خواننده از طرف ديگر لحاظ كند. طبق نظر هالكوييست، در جهان پساكانتي باختين، يگانه ابزار ما براي داوري دربارۀ صحت تجربۀ معرفت‌شناختي، كرونوتوپ است. كرونوتوپ‏ها واحد‏هاي شناختي هستند كه نويسنده و خواننده براي اينكه به عوامل مفهومي متفاوت از لحاظ متني (زمينه‏اي) و تاريخي ساحت ببخشند، آن‌‌ها را به‌كار مي‏گيرند. به‌اعتقاد باختين، ادبيات فقط زماني درك مي‏شود كه بر گفتار ادبي از يك سو و فعاليت‏هاي ذهني و اجتماعي از سوي ديگر تأكيد شود. در اين پژوهش، با استفاده از روش تحليلي ـ توصيفي، روش استدلال استقرايي و روش كيفي در تحليل داده‏ها، جنبۀ پي‌رنگ‌ساز مفهوم كرونوتوپ در شكل‌گيري روايت نمايش‌نامۀ گزارش خواب اثر محمد رضايي‌راد بررسي شده است. از آنجا كه زمان و مكان در اين نمايش‌نامه دو عنصر بنيادين در شكل‌گيري روايت به‌شمار مي‌آيد، هدف پژوهش حاضر اين است كه نشان دهد نويسنده چگونه و از چه راه‏هايي دست به تركيب اين دو عنصر براي ساختن روايت زده ‏است. براساس نتايج پژوهش، درك جهان نمايش‌نامۀ محمد رضايي‌راد در گرو ادراك پيوستگي اين دو مفهوم و انواع تأثيرات آن‏ها بر يكديگر در تلقي باختين از كرونوتوپ است. اين قرائت كرونوتوپيك همچنين نشان داد نويسندۀ نمايش‌نامه علاوه بر كاركرد پي‌رنگ‌ساز/ روايت‌ساز، از مفهوم كرونوتوپ به‌مثابۀ استراتژي معنايي و شناختي سود برده‏ است؛ چنان‌كه گويي زمان تاريخي گذشته بر زندگي سه نسل از انسان‏هاي حاضر در مكان نمايش‌نامه بدون حضور و قرارگيري در اين پيوستار زماني ـ مكاني فاقد معنا و هويت خواهد بود. در اين پژوهش، افزون بر بررسي نشانه‏هاي زماني و مكاني صريح و نشان‏دار، تلاش شده‏ است تا زمان ـ مكانمندي متن با در نظر گرفتن زمان‏هاي شاخص، وقايع تاريخي و متغيرهاي اجتماعي ارزيابي شود. با تحليل كرونوتوپيك متن براساس يك بوطيقاي تاريخي، به‌‏رغم اينكه نشانه‏هاي پيوستار زماني ـ مكاني واقع‌گرايانه را مي‏توان در نخستين دورۀ گاه‌شمارانۀ نمايش‌نامه مشاهده كرد، دريافت مي‌شود كه مكانمندي ساير دوره‏ها از نظر تاريخي، فاقد كرونوتوپ واقع‌گرايانه و عيني است و صرفاً تمهيدي روايي به‌شمار مي‌آيد.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت