عنوان مقاله :
بررسي وجوه متمايز داستان كوتاه غنايي در داستان «جزيره» از غزاله عليزاده با تأكيد بر مباني زيباييشناسي حضور
پديد آورندگان :
مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
داستان كوتاه غنايي , آيلين بالدشويلر , آلژيرداس گرمس , زيباييشناسي حضور , لحظۀ بارقه , داستان «جزيره»
چكيده فارسي :
داستان كوتاه غنايي يكي از عناوين فرعي داستانهاي مدرن است كه آيلين بالدشويلر، منتقد آمريكايي، با ايجاد تمايز ميان روايتهاي حماسي و غنايي، به شرحوبسط آن پرداخته است. از نگاه او، بهعكس روايتهاي حماسي كه نويسنده بر ذكر كنشهاي بيروني تمركز ميكند، داستان كوتاه غنايي بهدنبال ارائه تصويري بيواسطه از دنياي دروني شخصيتهاست. براي داستان كوتاه غنايي ويژگيهايي همچون پيرنگ نامتعارف، فرجام گشوده، نمادپردازي، منحني عاطفي و سبك شعري ذكر شده است كه دو مورد اول تقريباً در بيشتر داستانهاي مدرن بهچشم ميآيد؛ اما باقي موارد يعني نمادپردازيهايِ در خدمت بيان احساسات شخصيتها، ذكر فرايند تحول عاطفي شخصيتها و نيز سبك نوشتار شاعرانه، ويژگيهاي خصيصهنماي داستانهاي كوتاه غنايي بهشمار ميآيد. پژوهش حاضر كه با روش توصيفي ـ تحليلي نوشته شده، در پي اين است تا ضمن بررسي ويژگيهاي متمايزكننده روايتهاي كوتاه غنايي در داستان «جزيره» از غزاله عليزاده، به اين پرسش پاسخ دهد كه چگونه ميتوان از طريق تلفيق آراي آلن بالدشويلر با آموزههاي آلژيرداس گرمس در زمينه زيباييشناسي حضور، به الگويي مشخص در تعيين مرزهاي داستان كوتاه غنايي دست يافت. نتايج نشان ميدهد نمادپردازيهاي متنوع، تبيين انحناي عاطفي شخصيتهاي اصلي و سبك نوشتار مملو از صنايع ادبي و تصاوير شعري داستان «جزيره» را به اثري متمايز در نوع داستانهاي كوتاه غنايي مبدل كرده است. از ميان اين عناصر، موضوع تحول عاطفي و لحظه اوج اين تحول با نظام معناسازي مبتني بر شَوِش و مفهوم لحظه ـ بارقه كه گرمس در نظام زيباييشناسي حضور به آنها پرداخته است، مطابقت دارد و بهنظر ميرسد تمركز بر نظام روايي شَوِشي در مقابل نظام كنشي و همچنين مفهوم لحظه ـ بارقه، يعني همان جلوههاي خاص كه باعث ايجاد حس گسست تماشاگر از جريان روزمره امور ميشود و حالتي شگفت را در او پديد ميآورد، ما را در تشخيص دقيق مرزهاي داستان كوتاه غنايي ياري خواهد كرد.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي