عنوان مقاله :
مروري روايي بر نظريههاي مرتبط با مفهوم فضاي عمومي در شهر
پديد آورندگان :
ابرقويي فرد ، حميده دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري منظر , منصوري ، امير دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري , مطلبي ، قاسم دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري
كليدواژه :
فضاي شهري , فضاي عمومي , حوزۀ عمومي , فضاي اجتماعي , تحليل محتوا
چكيده فارسي :
بيان مسئله: مسئله فضا در حوزه عمومي شهر فراتر از تعريف سادهانگارانه «نقطه مقابل فضاي خصوصي» بوده و معطوف به ساختار اجتماعي-مكاني زندگي شهري و داراي ابعادي چندگانه است كه متأثر از نيروهاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و سياسي شكل گرفته و تحت عامليت مديران شهري، طراحان و شهروندان موجوديت مييابد. عليرغم دغدغههاي روزافزون درباره عملكرد فضاهاي عمومي در دهههاي اخير، درباره ابعاد مختلف مفهوم «فضاي عمومي» ميان پژوهشگران اتفاقنظر وجود ندارد؛ اين مسئله توسعه ديدگاههاي نظري و راهكارهاي عملي درباره اين مفهوم ميانرشتهاي را دشوار ساخته است. هدف پژوهش: هدف از نگارش پژوهش حاضر، ارائه تصويري كلي از ابعاد مختلف مفهوم «فضاي عمومي» و نمايش تناقضات و خلأ نظري موجود در ادبيات نظري پيشين است؛ بهگونهاي كه با تركيب و نقد ديدگاهها، مدل مفهومي جديدي براي مشاركت در توسعه تئوري و مفهومسازي مجدد ايجاد شود. روش پژوهش: با توجه به هدف پژوهش براي بسط مباني نظري در زمينه فضاي عمومي از روش تحقيق مرور يكپارچه بهره گرفته شده است. اطلاعات گردآوريشده به روش مطالعه كتابخانهاي، از طريق تحليل محتوا و به شيوه فراتحليل بررسي شدهاند. نتيجهگيري: تعاريف متعارض فضاي عمومي، ريشه در وجود ذينفعان متعدد و عامليتهاي انساني، زمينهاي و نهادي دخيل در شكلگيري كنش انساني دارد. عموميت يك كيفيت نسبي، انتزاعي و پويا بوده و ميزان آن مخرج مشترك ويژگيهاي اختصاصي هر فضا و پاسخ معادلهاي چندمتغيره از نقش انسان، فضا، شهر و زمان است. فضاي عمومي سامانهاي چندديالكتيكي و موجوديتي مورد مناقشه و برخوردار از طيف معنايي و عملكردي وسيع و گريزنده از تعريفي واحد است و بر مبناي روابط ميان عامليتها، در طول زمان و مكان، نمودها و امكانات متفاوتي را در اختيار ذينفعان مختلف اعم از شهروندان، طراحان، متخصصان، مديران شهري و نهادهاي قدرت قرار ميدهد. ابعاد ماهوي و عملكردي فضاي عمومي تحت تأثير سلسلهاي از روابط بهمثابه واكنش زنجيرهاي و اثر پروانهاي تغيير مييابد. تغييري كوچك در فرايندهاي كلان شهري، زمينه فضاي عمومي، اقدامات انساني و حتي تحول يك فضاي عمومي در نقطه ديگري از شهر، ممكن است به نتايج وسيع و پيشبينينشدهاي در عموميت فضا منجر شود. عموميت فضا بايد بهعنوان يك ارزش كلنگر از طريق الگويي تطبيقپذير با در نظرگيري مجموعه عوامل دخيل در هر نمونه خاص تبيين شده و با راهبردهاي بزرگتر و فرايندهاي بلندمدت تحقق يابد.