عنوان مقاله :
شهر و انديشيدن راهحلي بر اساس كيفيت تأمّل در نقوش هندسي اسلامي
پديد آورندگان :
آذرهمايون ، احسان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - گروه معماري , عليمحمدي ، پريسا مركز دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - گروه معماري , طاهايي ، عطاءالله دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - گروه معماري
كليدواژه :
نقوش هندسي اسلامي , كيفيت فضاي شهر , فضاي اتفاقي , نظريهي گشتالت
چكيده فارسي :
هرگاه بخواهيم نقوش هندسي اسلامي را چون يك پديدار ببينيم، بايد متوجه آن باشيم كه اين نقوش آن تجربهي ادراكي هستند كه در آن شيء معيني مقابل خود نداريم. چنين خصيصهاي تجربهي ادراكي عام است: نقوشي كه در هم ميپيچند . و به اين معنيست كه در نقوش هندسي اسلامي ما شكل (figure) نداريم. اين ما را به بحث شكل-زمينه ميبرد.رابطهي شكل زمينه بحث مهمي در ادراك بصري و هنر است. رابطهاي كه باعث ميشود در ميدان ديد بخشي از ميدان ديد براي ما شكل تلقي شود و شيئي ادراكي. روابطي دروني در انيوه موجهاي نور بازتابيده از محيط اطراف نياز است تا برخي واحدي را تشكيل دهند. اين همان فرايند ديدن است.در هنر بصري نيز اغلب با شكلي سر و كار داريم. در نقوش هندسي اسلامي چنين نيست، يا حداقل به آن معنا كه تاكنون ديدهايم چنين نيست. آيا چنين چيزي نوعي سردرگمي نيست؟ ممكن است بپرسيم اگر هنر بنا نيست شيئي ادراكي را تحويل دهد، پس به چه كار ميآيد؟ آيا دستكم براي انسان امروز كه وقت كافي ندارد داشتن اثري حاضر در دست ارزش بيشتري ندارد؟نقوش هندسي اسلامي با دعوت به تأمّل شناخته ميشوند و باور ما اين است اين تأمّل همان دعوت به ماندن و مشاركت در كار ديدن است. اين كه چگونه چنين چيزي ممكن ميشود پرسش اوّليّهي ماست. ولي پرسش اصلي و پسين ما اين است كه در شهرهايمان چگونه راهحلّي معادل خواهيم يافت؟ اين پژوهش از لحاظ ماهيت از نوع كيفي، از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ روش پژوهش، از نوع مطالعهي موردي (case study) است. روش گردآوري اطلاعات روش كتابخانهاي و مشاهده از طريق بررسي متون، اسناد، و كاربرد قوانين ادراك است. بررسي چهار نقش از نقوش هندسي اسلامي با استفاده از مؤلّفههاي گشتالت نتايجي مبني بر چگونگي چندلايگي اين نقوش و واگذاري ادراك به خود بيننده است. نظام هندسي برهمنهادهي نقوش، با حسي كه از نفوذ، چندلايگي و عمق برميانگيزد الگوي هندسي مناسبي براي طرحريزي شهرهاي جديد و محيطهاي شهري پويا ارائه ميدهد. انتظام دروني اين نظام هندسي متفاوت با نظام انتزاعي و بيارتباط دروني هندسهي رايج اقليدسي است. در پايان آنچه دست ميدهد امكاني براي فكر كردن است، به اين معني كه به جاي پيروي از دادههاي از پيشموجود و خطهاي برنامهريزي شده، خود شهروند بتواند راهي براي تعامل با شهر فكر كند.