انفكاك‌ناپذيري دوگانه‌انگاري جوهري از دوگانه‌انگاري ويژگي از منظر فلسفه اسلامي

دوگانه انگاري ويژگي را به اين دليل كه ويژگي‌هاي ذهني را غير فيزيكي تلقّي كرده است، بايد جدّي گرفت. اين ديدگاه كه ديويد چالمرز چهره مطرح آن محسوب مي شود، نه‌تنها از فيزيكاليسم تقليل‌گرا عبور كرده، بلكه فيزيكاليسم غير تقليل‌گرا را نيز نادرست دانسته و با قول به قوي‏بودن نوخاستگي در امور ذهني، عملاً آنها را خارج از دسترس فيزيك معرفي كرده است. با وجود اين نظريه مزبور در ساحت جوهر، فيزيكاليسم محسوب مي‌شود؛ يعني قايل است انسان جوهراً  فيزيكي است؛ ولي از حيث ويژگي داراي دو گونه ويژگي فيزيكي و غير فيزيكي (ذهني) است. در مقاله پيش رو دوگانه انگار ويژگي را ملزم به پذيرش دوگانه انگاري جوهري كرده‌ايم. براي اين كار از مباني فلسفه اسلامي استفاده كرده و عرض را به دليل وجود في نفسه لغيره و تغايرِ غير تبايني آن با جوهرش، شأن جوهر معرفي كرده و به دليل حلول شأن در ذي‌شأن، هر وصف و تغيير در شأن را وصف و تغيير جوهر معرفي نموده ايم و مآلاً بدين نتيجه رسيده‌ايم كه جوهر فيزيكي بدن نمي‌تواند حامل ويژگي‌هاي غير فيزيكي ذهني باشد، بلكه ويژگي‌هاي ذهني جواهر مناسب خود را مي‌طلبند