عنوان مقاله :
روايتشناسي سفرنامه نيمدانگ پيونگيانگ بر اساس نظريهي ژپ لينتولت
پديد آورندگان :
شكردست ، فاطمه دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
سفرنامه , نيمدانگ پيونگپانگ , ژپ لينتولت , روايتپردازي , رضا اميرخاني
چكيده فارسي :
سفرنامه را ميتوان بهعنوان يكي از انواع روايت، مورد بررسي و تحليل قرار داد. سفرنامهي نيمدانگ پيونگيانگ نوشتهي رضا اميرخاني حاصل دو سفر او به كرهي شمالي است. در اين سفرنامه برخلاف سفرنامههاي معهود، بازديدهاي ميداني و توصيف مكان و تجربههاي مردمشناسانه و غيره، رخ نداده است، نويسنده بهناچار و به اقتضاي شرايط غيرقابل پيشبيني در كرهي شمالي، هدفش را از جهانگردي به مسألهگردي تغيير ميدهد و هدف بازديدهاي محدودش را از ديدارهاي جغرافيايي به كشف و فهم انسان كرهي شمالي با رعايت قالب سفرنامه نويسي معطوف ميكند. پاسخ به اين پرسش كه چگونه سفرنامهاي بدون بازديدهاي ميداني و روش مرسوم در سفرنامهنويسي ميتواند شكلگيرد، را بايد در شيوه روايتپردازي اين سفرنامه جستوجو كرد. دريچههاي گوناگوني از منظر نظريههاي مختلف ميتوان بر شيوه روايتپردازي اين اثر گشود كه پس از بررسي ويژگيهاي اين سفرنامه و نقش كنشگري نويسنده، تطبيق و تحليل اين اثر براساس نظريهي ژپ لينت ولت (كه بر «نقطهي ديد» و «تقابل كاركردي راوي و كنشگر» تمركز دارد) مناسب شناخته شد. نتيجه آنكه روايت در اين سفرنامه، همسان است و راوي به عنوان كنشگر يا شخصيت اصلي يا قهرمان اصلي، مركز جهت گيري روايت است؛ پايه هاي ادراكي رواني، زماني، مكاني و كلامي، همه نشاندهندهي آن است كه اگرچه نويسنده به گونهي رواييِ متنگرا نيز توجه دارد ولي شيوهي غالب، گونهي روايي كنشگر است.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر