عنوان مقاله :
كشمكش رئاليسم داستاني و تاريخ در رمان «يك پرونده كهنه» رضا جولايي با تكيهبر آراء ژان فرانسوا ليوتار
پديد آورندگان :
موسوي ، رقيه دانشگاه پيام نور , مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , پيامني ، بهناز دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
رئاليسم داستاني , تاريخ , رضا جولايي , يك پرونده كهنه , ليوتار , امر والا , فراروايت
چكيده فارسي :
رمان تاريخي، شِمايي كلي از قدرت تأثيرگذاري يك دوره تاريخي است وشناخت نويسنده از تاريخ ميتواند نيروي واجد دروني نويسنده را براي خلق يك روايت اجتماعي يا سياسي در دل تاريخ تقويت كند. رضا جولايي از جمله نويسندگاني است كه بر اساس تاريخ و وقايع حقيقي مينويسد. او در رمانهاي خود قهرمانان و شخصيتهاي حقيقي را در كنار شخصيتهاي خيالي قرار ميدهد. رمان «يك پرونده كهنه» داستاني از ارتباطات زباني افرادي است كه در يك دوره تاريخي گرد هم آمدهاند تا هدفي را دنبال كنند. قهرمان داستان كه يكي از شخصيت هاي سياسي دوره محمدرضا يپهلوي است ، توسط عده اي به قتل مي رسد. در اين رمان حقيقت و تاريخ در كنار يكديگر روايتي را ساخته تا خواننده علت حوادث را در ميان گفتمان حاكم در داستان جستوجو كند. اين مقاله كه به روش تحليلي توصيفي به نگارش درآمده در پي آن است تا با تكيهبر آراء ليوتار بر مبناي بازيهاي زباني و امر والا، ايدئولوژي و جامعه آن دوره تاريخي وروابط ميان صاحبان قدرت و افراد مطيع قدرت را استخراج نمايد. در پايان به اين نتيجه رسيده است كه نويسنده با هر خردهروايت توانسته مخاطب را براي درك بيشتر حوادث تاريخي كه در روايتهاي كلان توسط آثار مكتوب به نسل بعدي انتقاليافته، اقناع و او را در مسير فضاي رئاليستي داستان قرار دهد.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر