عوامل اثرگذار در رابطه الگوي ذهني مصرف كننده با آميختگي با برند: رهيافت فراتركيب

اين پژوهش بر آن است با شناسايي عوامل مؤثر در رابطه بين الگوي ذهني مصرف كننده با آميختگي با برند، به بررسي اهميت الگوي ذهني در رفتار مصرف كننده بپردازد. پژوهش‌هاي پيشين به صورت پراكنده به بررسي متغيرهاي خاصي تحت عنوان ميانجي يا تعديلگر در رابطه با الگوي ذهني مصرف كننده پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر تحليل و تجميع يافته هاي قبلي و ارائه چارچوبي نسبتاً جامع جهت ريشه يابي رابطه الگوي ذهني مصرف كننده با نوع آميختگي برند است. از سوي ديگر، رابطه مطرح شده در هيچ يك از پژوهش هاي پيشين بررسي نشده است. بدين منظور، اين پژوهش با بهره گيري از مباني پارادايم تفسيري و رويكرد استقرايي و پياده سازي روش فراتركيب اجرا شده است. جامعه آماري موردبررسي شامل تمامي پژوهش هاي صورت گرفته در حوزه الگوي ذهني مصرف كننده با رويكرد آميختگي با برند است. نمونه آماري از 76 پژوهش منتخب در اين حوزه تشكيل شده است. در مرحله تجزيه وتحليل يافته ها از فنون تحليل مضمون بهره گرفته شد. درنهايت پس از تحليل تمامي مقاله‌ها، تعداد 7 مقوله اصلي و 12 مقوله فرعي استخراج گرديد. اين مقوله ها عبارت اند از الگوي ذهني مصرف كننده، نگرش برند، رابطه فرد با برند، ارزش ادراك شده، انگيزه استفاده از رسانه اجتماعي، شخصيت برند، و قصد خريد. خروجي هاي پژوهش حاضر مي تواند تبيين گر مسير پيشرو براي پژوهش هاي آتي باشد.