شماره ركورد :
1325092
عنوان مقاله :
عدالت در انديشۀ اجتماعي فيلسوفان مسيحي قرون ‌وسطي
پديد آورندگان :
صبوريان ، محسن دانشگاه تهران - گروه علوم اجتماعي اسلامي , جمال زاده ، محمدحسين دانشگاه تهران
از صفحه :
95
تا صفحه :
116
كليدواژه :
عدالت , قرون ‌وسطي , انديشۀ اجتماعي , مسيحيت , كليسا
چكيده فارسي :
در انديشۀ مدرن، عدالت به‌طور عمده فضيلتي براي ساختارها و نهادهاي اجتماعي دانسته مي‌شود. در انديشۀ كلاسيك، عدالت مجمع همۀ فضائل يا بالاترين آن دانسته مي‌شده است و در عين حال، فضيلتي براي جامعه و فضيلتي براي انسان بوده است. مسئله پژوهش حاضر بررسي مفهوم عدالت در انديشۀ اجتماعي فيلسوفان مسيحي قرون ‌وسطاست. همچنين به دنبال آن است كه مفهوم و كاركرد عدالت در فلسفۀ قرون ميانه را در نسبت با نهادهاي اجتماعي بازيابد. بر اين اساس، با تأكيد بر انديشۀ اجتماعي پنج فيلسوف نامدار اين دوره، جنبه‌هايي از اهميت‌يابي مفهوم عدالت واكاوي شده است. در ميان فيلسوفان مسيحي، آگوستين به‌عنوان آغازگر فلسفۀ نوافلاطوني و آكويناس به‌عنوان اوج فلسفۀ ارسطويي مدرسي مورد توجه قرار گرفتند. علاوه بر اين، آنسلم به‌عنوان متأله برجستۀ مسيحي، اكهارت به‌عنوان چهرۀ شاخص در عرفان مسيحي و نهايتاً مارسيليه به‌عنوان فيلسوف سياسي تجديدنظرخواه در سلطۀ دنيوي كليسايي بررسي شدند. در اين پژوهش كه به روش توصيفي ـ تحليلي سامان ‌گرفته است، نهايتاً تعاريف و دلالت‌هاي عدالت در انديشۀ اين پنج متفكر قرون وسطايي را در نسبت با پنج مقولۀ «تعريف عدالت»، «ساحت عدالت»، «تقسيمات عدالت»، «تحقق عدالت در جامعه» و «نسبت عدالت و قانون» دسته‌بندي كرده‌ايم. آنچه در نتيجه مشخص است، اين است كه انديشمندان نوافلاطوني عمدتاً به عدالت از منظر فردي نظر داشته‌اند و به موازات بازخواني ديدگاه‌هاي ارسطويي، توجه به عدالت از منظري اجتماعي پررنگ‌تر مي‌شود.
عنوان نشريه :
فلسفه
عنوان نشريه :
فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت