عنوان مقاله :
مطالعۀ انتقادي نظريههاي غربي قانون طبيعي در آخرين مرحلۀ احياي آن در دورۀ پساتجدد
پديد آورندگان :
طالبي ، محمد حسين پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - گروه حقوق و فقه اجتماعي
كليدواژه :
قانون طبيعي , آخرين مرحلۀ احياي قانون طبيعي , مطالعه انتقادي , فولر , دوركين , فينيس
چكيده فارسي :
سومين و آخرين مرحلۀ احياي انديشه غربي قانون طبيعي در دورۀ پساتجدد از سومين دهه پاياني قرن بيستم با توجه فيلسوفان و حقوق دانان به مسئله حقوق بشر شروع شد. در اين مقاله آخرين نظريه هاي غربي قانون طبيعي درخلال دو گفتار تبيين و ارزيابي شده اند. گفتار نخست انديشه غيرنوتوميستي قانون طبيعي را در آن دوره بررسي كرده است. در اين راستا، فولر نظريه اخلاقي بودن دروني قانون را مطرح كرد. يكي از اشكالات نظريه او آن است كه اخلاقي بودن دروني قانون چيزي بيش از ابداع لفظ نيست. دوركين كه طرفدار نظريه هاي تفسيري قانون بود، همواره نظريه هاي معنايي (سمانتيك) را نقد مي كرد. افزون بر آنكه لازمه سخن او تن دادن به نسبيت گرايي در جهان حقوق و اخلاق است، نظريه او در مورد آن دسته از كارهاي بشر كه دربارۀ آنها قانون موضوعه وجود ندارد، ناصحيح است. گفتار دوم نظريه فينيس را به عنوان جديدترين خوانش نوتوميستي قانون طبيعي ارزيابي كرده است. او پنج ويژگي خيرهاي اصيل را بداهت، ذاتي بودن، عدم ارتباط آنها با يكديگر، تساوي آنها در اهميت و بي ارتباط بودن آنها با هست ها مي داند. نظريه فينيس كاستي هاي گوناگون دارد، از جمله اينكه هيچيك از اين اوصاف خصوصيت هاي خيرهاي اصيل نيستند. روش تحقيق دراين مقاله روشي تركيبي(نقلي-عقلي-انتقادي) است.