عنوان مقاله :
خوانش شلينگ از مسئلۀ همهخداانگاري بر مبناي اصل «اينهماني»
پديد آورندگان :
عبادي ، احمد دانشگاه اصفهان - دانشكده الهيات - گروه فلسفه و كلام , كريمي دوركي ، الهام السادات دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
شلينگ , نظام , همهخداانگاري , اينهماني , سوءتفسير
چكيده فارسي :
پژوهشهاي فلسفي در باب ذاتِ آزادي انسان (1809)، كه به رسالۀ آزادي نامبردار است، تلاش شلينگ براي بنيانگذاريِ نظام آزادي است. دغدغۀ اصلي شلينگ در اين رساله رفع تقابلِ آزادي و ضرورت است، تقابلي كه به نظر او مدار و محور فلسفه است. اصلي كه در جستجوي بنيادي براي شكلگيريِ نظام و راهحلي براي سازگاري نظام و آزادي به آن تمسك ميجويد «اينهماني» بهمعناي صحيح آن است كه در همهخداانگاري بهمثابۀ تنها نظام ممكنِ عقل ممكن ميگردد. او با طرح و رد تعابير ممكن و البته جبرگرايانه از همهخداانگاري بهويژه در نظام اسپينوزا و لايبنيتس، نهتنها به تصحيح آنها ميپردازد، بلكه نشان ميدهد كه منجرشدنِ نظام همهخداانگاري به جبرگرايي نتيجۀ فهم نادرستِ هستيشناختي و سوءفهمهاي حاصل از آن است. به ديگر سخن، زمينۀ نادرستي كه ريشۀ چنين سوءفهمهايي شده، سوءتفسير در معناي واقعيِ «است» و نقش رابط در گزاره است. در اين پژوهش نشان داده ميشود كه بنابر نظر شلينگ چگونه سوءتفسير از اين اصل، امكان ناسازگاري نظام و آزادي را در تعريفهاي مختلف از همهخداانگاري فراهم ميآورد و تفسير شلينگ از ضرورت توجه به «است» چگونه راه به پرسش هستيشناختي از معنا و حقيقتِ هستي در انديشۀ ايدئاليسم آلماني ميبَرَد. خوانش انتقاديِ تلاش شلينگ براي رفع سوءتفسيرهاي ممكن از اينهماني، با اولويت مسائل هستيشناختي در موضوعات الهياتي همچون همهخداانگاري و تبيين اصل اساسيِ واحدي براي برپايي يك نظام بهمثابۀ ساختار نظاممندِ هستي معنا مييابد.