ارتباط بين انعطاف‌پذيري شناختي، انتقال توجه و برنامه‌ريزي با درك، صحت و سرعت خواندن در كودكان طبيعي و نارساخوان

مقدمه و اهداف: نارساخواني نوعي اختلال يادگيري است كه به بروز نقايصي در خواندن منجر مي‌شود. كودكان نارساخوان در حوزه‌هاي مختلف از‌جمله كاركردهاي اجرايي دچار آسيب هستند. هدف اين پژوهش، بررسي دقيق ارتباط بين عوامل كاركردهاي اجرايي و مؤلفه‌هاي خواندن (درك، سرعت و صحت) است.مواد و روش‌ها در اين مطالعه 22 دانش‌آموز طبيعي و 22 دانش‌آموز نارساخوان ۸ و ۹ ساله در شهر تهران از‌نظر مؤلفه‌هاي كاركرد‌هاي اجرايي و خواندن بررسي شدند. تشخيص كودكان نارساخوان با استفاده از پرسش‌نامه معلم و آزمون خواندن نما انجام شد. براي ارزيابي مؤلفه‌هاي خواندن (سرعت، صحت و درك) از خرده‌آزمون درك متن در آزمون نما استفاده شد. آزمون‌هاي مرتب كردن كارت‌هاي ويسكانسين براي ارزيابي انعطاف‌پذيري شناختي، برج لندن براي ارزيابي برنامه‌ريزي و رديابي رنگي براي ارزيابي انتقال توجه استفاده شدند.يافته‌ها ميانگين امتياز كودكان نارساخوان در انتقال توجه، انعطاف‌پذيري شناختي، برنامه‌ريزي، درك سرعت و صحت خواندن به ميزان معناداري پايين‌تر از كودكان عادي بود (P 0/001). از ميان مؤلفه‌هاي خواندن بين سرعت و صحت خواندن با انتقال توجه همبستگي معنادار مشاهده شد (P 0/05). ارتباط بين ساير مؤلفه‌هاي خواندن با عوامل كاركرد اجرايي همبستگي معناداري نبود (P 0/05).نتيجه‌گيري: تمام عوامل بررسي‌شده در دانش‌آموزان نارساخوان نسبت به دانش‌آموزان عادي ضعيف‌تر است و كار روي اين عوامل بهبود كلي خواندن را به‌دنبال خواهد داشت. به ‌نظر مي‌رسد با توجه به اين ارتباط معنادار درباره دانش‌آموزاني كه ضعف عمده آن‌ها در سرعت يا صحت خواندن باشد، تقويت انتقال توجه به‌صورت خاص مؤثر باشد.