تاثير الهيات يهودي بر فلسفه‌ي سياسي اشتراوس

هدف پژوهش حاضر، بررسي فلسفه‌ي سياسي اشتراوس، با تاكيد بر عناصر الهيات يهودي است. نكته‌ي حائز اهميت در تفكر اشتراوس اين است كه او مفاهيم الهياتي را در معنايي فلسفي و به‌طور خاص ذيل فلسفه‌ي سياسي بازخواني كرده است. نقد اشتراوس به ماكياولي در باب مفهوم «ويرتو»، اگرچه نقد «خودبنيادي انسان مدرن» است، درعين‌حال از مفهوم «مشيت الهي» و «تقدير» به‌مثابه يك اصل اساساً الهياتي دفاع كرده است. اگرچه اشتراوس تصريحي بر اين امر ندارد كه فلسفه‌ي سياسي‌اش بر اصول الهيات يهودي بنا شده، اما فلسفه‌ي سياسي او اساساً مبتني‌بر عناصر الهيات يهودي است. بازتاب اين ويژگي را در دو وجه فلسفه‌ي اشتراوس مي‌توان مشاهده كرد: يكي تاثير زيست‌جهانِ اشتراوس به‌مثابه يك انسان يهودي بر روش‌شناسي او هنگام خوانش متون فلسفه‌ي سياسي كلاسيك؛ ديگري تاثير عناصر الهيات يهودي بر مفاهيم اصلي فلسفه‌ي سياسي اشتراوس. ادعاي پژوهش حاضر اين است كه روش و مفاهيم پيشنهادي اشتراوس، ناشي از زيست‌جهان او به‌مثابه انساني در جامعه‌ي يهودي است