بررسي و فهم دلالت هاي قرآني بر مطلوبيت ايجاد تمدن ديني

تمدن بهترين نمود حيات اجتماعي مطلوب بشري است. در اين ميان ساخت يك تمدن بر اساس ايدئولوژي دين محور و توحيد گرا، خواسته فكري و برنامه عملي تمدن خواهان اسلامي است. پاسخ قرآن به مطلوبيت تمدن ديني و لزوم برپايي آن، نقش حياتي اي در استحكام بنيادهاي عقيدتي نظريه تمدن دين محور دارد.بنابراين مساله فهم رويكردهاي تمدني قرآن كريم بر ايجاد يك تمدن توحيد محور است پژوهش حاضر با هدف فهم دلالتهاي قرآن كريم بر صحه گذاري بايستگي ايجاد تمدني ديني، با سه گزاره زماني ِگذشته،حال و آينده -در نگاه قرآن شكل گرفته است. اين مقاله با روش توصيفي تحليلي اقدام به بررسي و فهم دلايل قرآنيِ مطلوبيت تمدن توحيدي نموده است. پاسخ اين پرسش از قرآن، در توجه به وضعيت پيشيني و گذشته، بيانگر حالت پشتوانه اي بوده و در وضعيت حال، تشويق به پيشرفت بسوي وضعيت تمدني و در نگاه به وضعيت پسيني و آينده نگر، ترسيمِ افقِ تمدني فراگير و بي همتا را رخ مي نماياند. به عبارت واضح تر پاسخ قرآن به تمدن پژوهان عصر حاضv؛نخست آنكه در نگاه به پشت سر، ارائه داده هاي است كه مي تواند يك پشتوانه تجربي از شكل گيري تمدنهاي توحيدي باشد و دوم در بستر فعلي اجتماع آنكه پيوسته جامعه اسلامي را تشويق به ارتقاء به گزاره ها و مولفه هاي تمدن ساز مي نمايد و سوم در حالت پيش رو، آينده ايي تمدني را براي مسلمانان در سرتاسر دنيا ترسيم مي كند و آنان را به دستيابي به اين آرمان و نويد بزرگ، اميدوار و مصمم مي سازد.