شماره ركورد :
1325792
عنوان مقاله :
مقايسه مدل‌هاي TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR به منظور بررسي اولويت فرسايش‌پذيري و سيل‌خيزي زيرحوزه‌هاي آبخيز
پديد آورندگان :
تيموري ، مهدي مجتمع آموزش عالي شيروان , الوندي ، احسان دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان
از صفحه :
79
تا صفحه :
99
كليدواژه :
سيل‌خيزي , فرسايش پذيري , روش‌هاي تصميم گيري چند معياره , حوضه رودخانه حبله رود
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: تعيين مناطق مولد سيل و اولويت بندي زيرحوضه ها از نظر قابليت سيل خيزي و رسوب زايي مي تواند در مديريت بهتر حوزه آبخيز نقش مهمي داشته باشد. بدين منظور هدف اين تحقيق اولويت بندي قابليت سيل خيزي و رسوب زايي زيرحوزه هاي آبخيز بنكوه با استفاده از روش هاي تصميم گيري چند معياره TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR  بود. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر شاخص هاي ارزيابي مساحت، ارتفاع متوسط حوضه، تراكم زهكشي، شماره منحني، درصد پوشش، توليد رسوب، ضريب گراوليوس، نسبت تحويل رسوب، شيب متوسط حوضه، ارتفاع رواناب و زمان تمركز استفاده شد. سپس با استفاده از روش AHP وزن هريك از شاخص ها برآورده شده است. در ادامه پس از تشكيل ماتريس تصميم با 18 گزينه (زيرحوضه) و 11 معيار(شاخص ارزيابي) به منظور اولويت بندي زير حوضه ها از فنون TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR استفاده شد. به منظور تلفيق رتبه فنون پيشنهادي از روش هاي بردا و كپ لند استفاده شد. از روش مجموع مربعات خطا (RSS)، براي تعيين نزديك ترين روش به نتيجه نهايي استفاده شد. همچنين به منظور اعتبارسنجي مدل ها به برآورد درصد تغييرات و شدت تغييرات پرداخته شد. يافته ها: نتايج نشان داد، شاخص ارتفاع رواناب بيشترين وزن (0.18) و شاخص ضريب گراوليوس كمترين وزن (0.028) را از نظر كارشناسان به خود اختصاص داده است. نتايج اولويت بندي نشان داد، در روش هاي SAW، TOPSIS و VIKOR زيرحوضه هاي 9، 4 و 2  اولويت هاي اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند و در حالت بحراني تري قرار دارند، اما در روش ELECTRE زير حوضه هاي 9، 4، 2 و 7  در حالت بحراني تري قرار گرفته اند. با توجه به نتايج حاصل از تلفيق رتبه فنون پيشنهادي، زيرحوضه هاي 9، 4 و 2 به ترتيب در اولويت هاي اول تا سوم قرار دارند و از وضعيت بحراني تري نسبت به بقيه زيرحوضه ها برخوردار هسستند. مطالعات ميداني نتايج تحقيق را به خوبي نشان مي دهد، چرا كه زير حوضه 9، 4 و 2 داراي بيشترين حد فرسايش، شيب زياد و بارندگي شديد هستند. همچنين پهنه هاي داراي قابليت سيل خيزي و رسوب زايي در منطقه نشان داد كه 32% منطقه در خطر زياد و خيلي زياد قرار دارند. نتايج مجموع مربعات خطا نشان داد، روش VIKOR كمترين خطا و روش ELECTRE بيشترين خطا را نسبت به رتبه بندي نهايي دارا است. همچنين روش هاي TOPSISوVIKOR  با كمترين درصد تغييرات (59.72 درصد) در رتبه اول و روش ELECTRE با بيشترين درصد تغييرات (65.27 درصد) در رتبه آخر قرار دارند. كمترين شدت تغييرات نيز در روش VIKOR (4.59) و بيشترين مقدار شدت تغييرات در روش ELECTRE (5.61) مشاهده شد. بحث و نتيجه‌گيري: فنون تصميم گيري چند معياره، يك رويكرد عملي و مناسب براي تصميم گيري بهتر بر مبناي علوم رياضيات و بهينه سازي هستند. بنابراين مي توان گفت به منظور مديريت زير حوضه ها از نظر اجراي عمليات زيستي و سازه اي كنترل سيل با چند تابع هدف و با توجه به عمليات پرهزينه آبخيزداري، مي توان از روش هاي تصميم گيري چند معياره استفاده كرد تا اولويت بندي بر اساس يك منطق رياضي انجام گيرد.
عنوان نشريه :
علوم و تكنولوژي محيط زيست
عنوان نشريه :
علوم و تكنولوژي محيط زيست
لينک به اين مدرک :
بازگشت