ارائه الگوي رضايت از زندگي زنان ميانسال شهر اراك بر اساس سلسله مراتب نيارهاي مزلو

رضايت از زندگي يكي از مهم‌ترين سازه‌هايي است كه امروزه براي اكثر افراد مهم قلمداد شده و از اين رو پژوهش در اين حيطه ‌حائز اهميت است. لذا هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوي رضايت از زندگي زنان ميان‌سال شهر اراك بر اساس سلسله مراتب نيازهاي مزلو بود. اين پژوهش به لحاظ هدف كاربردي است و به شيوه مدل‌سازي معادلات ساختاري (تحليل مسير) انجام شد. از بين كليه زنان ميان‌سال شهر اراك تعداد 408 نفر به روش نمونه‌گيري غيرتصادفي در دسترس انتخاب شده‌اند. همه آنها پرسشنامه‌هاي وضعيت سلامت، بحران مالي، حمايت اجتماعي، عزت‌نفس، تفكر مثبت و رضايت از زندگي را تكميل كرده‌اند. براي تحليل داده‌ها از روش‌هاي همبستگي پيرسون و الگوي معادلات ساختاري به كمك نرم‌افزارهاي SPSSV19 و AMOSV20 استفاده شد. نتايج نشان داد متغير سلامت (0.12، 0.15 و 0.38)، بحران مالي (0.18-، 0.36- و 0.11-) و حمايت اجتماعي (0.46، 0.55 و 0.18) اثرات مستقيم و معني‌داري به‌ترتيب بر عزت‌نفس، تفكر مثبت و رضايت از زندگي دارند. افزون بر اين، متغيرهاي عزت‌نفس (0.14) و تفكر مثبت (0.10)، اثرات مستقيم و معني‌داري بر رضايت از زندگي دارند. همچنين، نتايج نشان داد ‌سه متغير سلامت (0.15)، بحران مالي (0.10-) و حمايت اجتماعي (0.16) بر رضايت از زندگي زنان ميان‌سال اثر غيرمستقيم و معني‌داري دارند. بر اساس نتايج حاصله از اين پژوهش، هر سه متغير سلامت، بحران مالي و حمايت اجتماعي اثرات مستقيم و غيرمستقيم معني‌داري بر رضايت از زندگي به واسطه عزت‌نفس و تفكر مثبت دارند. لذا از اين الگو مي‌توان براي تقويت رضايت از زندگي زنان ميان‌سال استفاده كرد و در رسانه‌هاي آموزشي، اجتماعي و ارتباطي به اصول رضايت از زندگي، انواع حمايت‌هاي اجتماعي، وضعيت سلامت، بحران مالي، عزت‌نفس و تفكر مثبت و پيشايندهاي مؤثر بر آن پرداخته شود.