عنوان مقاله :
مروري بر مباني و كاربرد شاخص اتصال رسوبي در مطالعات فرسايش خاك
پديد آورندگان :
گرامي ، زهرا دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه علوم و مهندسي خاك , عرب خدري ، محمود سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - پژوهشكده حفاظت خاك و آبخيزداري , كريمي ، احمد دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه علوم و مهندسي خاك , اسدي ، حسين دانشگاه تهران، دانشكدگان كشاورزي و منابع طبيعي - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
اتصال ساختاري , اتصال كاركردي , تغييرات زماني , تغييرات مكاني , عامل وزني
چكيده فارسي :
شناسايي مناطق توليد رسوب، الگوهاي تحويل آن از منابع توليد به شبكه انتقال و در نهايت نهشتن آن در مخازن، براي مديريت فرسايش خاك ضرورت دارد. واژه اتصال توصيف كننده ارتباط بين منابع توليد رواناب و رسوب در سراب حوزه هاي آبخيز و مخازن مربوطه در پاياب است. بر اساس نوع رويكرد، دو نوع اتصال ساختاري و كاركردي وجود دارد. شاخص اتصال رسوب (IC) از پركاربردترين شاخصها براي كمي سازي اتصال رسوب است. انتخاب عامل وزني يكي از موضوعات چالش برانگيز در محاسبه IC است و متناسب با شرايط هر منطقه، ويژگي هاي سطح خاك و داده هاي موجود، انتخاب مي شود. اين پژوهش با هدف بررسي، مرور و تحليل مطالعات گذشته در زمينه IC انجام شد تا بتوان بر مبناي آن نگاهي جامع به شيوه هاي كمي سازي اتصال رسوب داشت و رهيافت هاي مناسب تر را براي تحقيقات آينده در اين زمينه معرفي كرد. در اين مطالعه 90 مرجع در رابطه با ابعاد مختلف IC مرور شده است. بررسي 25 پژوهش روي عامل وزني IC منتشر شده در بازه زماني سال هاي 2008 تا 2022 نشان داد كه دو متغير عامل C مدل USLE و زبري سطحي، به ترتيب با 31 و 25 درصد فراواني، بيش ترين كاربرد را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به نتايج اين پژوهش، بررسي اتصال رسوب با در نظر گرفتن همزمان اتصال ساختاري و كاركردي در مقياسهاي زماني متفاوت، پيشنهاد ميشود. در نتيجه با شناخت بهتر IC، مي توان از آن به عنوان ابزاري براي مديريت پايدار آبخيزها استفاده كرد.
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران