عنوان مقاله :
نمادهاي مسيحيِ قدرت در شاهنشاهي زرتشتي
پديد آورندگان :
پين ، ريچارد اي. - - , ولي پور ، هادي دانشگاه اديان و مذاهب , شكري فومشي ، محمد دانشگاه اديان و مذاهب
كليدواژه :
خسرو دوم , ساسانيان , دين زرتشتي , مسيحيت , تغيير دين
چكيده فارسي :
در ميان مسيحيان سراسر خاور نزديك و مديترانه، ارتباط خاص خسرو دوم با مسيحيان و قديسان مسيحي موجب مطرحشدن گزارشهايي درباره تغيير دين پنهاني وي شد، تا آنجا كه حتي امپراتور روم در پندار تشكيل دولتي ايرانيمسيحي بود. از نظر زرتشتيان، احتمال وجود شاهنشاهي مسيحي، حتي به اندازه مقطعي كوتاه از تاريخ سلسله ساساني، تصورناپذير بود و استفاده خسرو دوم از نمادهاي مسيحي به هيچ وجه موقعيت وي را به عنوان حاكمي ايدئال و ايراني تضعيف نميكرد. بنابراين، تناقضهاي آشكار سلطنت خسرو دوم نتيجه سوءتعبيرهاي مسيحيان از اقدامات نمادين ايرانيان بود. شخص شاهنشاه كه از قديسان مسيحي درخواست دعا داشت، آنها را به همراهي با خود در سفرها و جنگها دعوت ميكرد، صليب راستين را ارج مينهاد، يهوديان را از اورشليم اخراج، و تحقيق درباره مباحث اختلافي عقايد مسيحي را سازماندهي ميكرد، به نظر ميرسيد بهوضوح مسيحي است، اما زرتشتيان اين درك منحصر به فرد و خاص از هويت ديني را در منافات با بهديني زرتشتي نميديدند. در مرامنامه بهديني پرسش اصلي اين نبود كه آيا كسي مانند شاهنشاه ايران ميتواند در سنتهاي دين ديگري شركت كند يا خير، بلكه اين بود كه آيا چنين مشاركتي مخالف سنتهاي بهديني زرتشتي بود يا مكمل آن به شمار ميآمد.