عنوان مقاله :
كنش هاي گفتاري داستان حضرت يوسف(ع) در قرآن كريم (بر اساس نظريه جان سرل)
پديد آورندگان :
صالحي ، پيمان دانشگاه ايلام - گروه زبان و ادبيات عرب , اكبرنژاد ، مهدي دانشگاه ايلام - گروه علوم قرآن و حديث
كليدواژه :
قرآن كريم , داستان يوسف(ع) , جان سرل , كنش گفتاري , زبانشناسي كاربردي
چكيده فارسي :
با عنايت به اينكه كاربست نظريههاي جديد زبانشناسي در تحليل متون ديني، افقهاي جديدي را در برابر پژوهشگران هر دو حوزه قرار ميدهد، پژوهش حاضر با رويكردي توصيفي- تحليلي، بر اساس نظريه جان سرل، كنشهاي گفتاري را در داستان حضرت يوسف(ع)، مورد بررسي و تحليل قرار داده است. نتايج، نشان از آن دارد كه نظريه مذكور ميتواند لايه-هاي عميقتري از آيات قرآن كريم را آشكار سازد و از گزارهها و اسلوبهاي شايع در قرآن با توجّه به سياق و بافت آيات، معاني متعدّدي را برداشت كرد. از ميان كنشهاي پنجگانه سرل، كنشهاي اظهاري و ترغيبي از بسامد بالاتري برخوردارند. علّت اين بسامد بالا كه بيشتر به صورت كاربرد غيرمستقيم و استفاده از معاني ثانوي استفهام، امر و نهي و نيز استفاده از جملات خبري به جاي انشائي جلوهگري كرده است، نشان دادن عنايت ويژه خداوند متعال به بندگان مخلص خود، ترغيب و تشويق مخاطب به تفكّر عميق در دين با عبرت گرفتن از حوادث اين داستان و درك عقلايي داشتن از مسائل مختلف است. از نكات قابل توجّه در كنشهاي تعهّدي، عاطفي و اعلامي ميتوان به توكّل و اعتماد به خدا، پايبندي به اخلاق و پاكدامني، بيان حالات روحي و عاطفي شخصيّتهاي داستان و ابراز همدردي با آنان، اعلام وحدانيت خداوند و بيزاري از مشركان اشاره نمود كه فضايي كاملاً معنوي را در داستان مذكور ايجاد كرده است.
عنوان نشريه :
تحقيقات علوم قرآن و حديث
عنوان نشريه :
تحقيقات علوم قرآن و حديث