بررسي نقش سواد رسانه ‏اي در پيش‏ بيني نگرش نسبت به يادگيري الكترونيكي دانشجويان و اساتيد در ايام كرونا

هدف از پژوهش حاضر بررسي نقش سواد رسانه‏اي در پيش‏بيني نگرش نسبت به يادگيري الكترونيكي دانشجويان و اساتيد در ايام كرونا بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف كاربردي ازلحاظ روش تحقيق توصيفي-پيمايشي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان و اساتيد دانشگاه پيام نور كرمان بودند كه 473 نفر از آن‌ها (366 نفر از دانشجويان و 107 نفر از اساتيد) با روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‏اي به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‏ها شامل پرسشنامه نگرش به يادگيري الكترونيكي سيد تقوي (1386) و سواد رسانه‏اي فلسفي (1393) بود. داده‏ها با استفاده از آزمون تي تك نمونه‏اي، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه تجزيه‌وتحليل شدند. يافته‏هاي پژوهش نشان داد وضعيت نگرش نسبت به يادگيري الكترونيكي در بين دانشجويان، اساتيد و كل نمونۀ پژوهش با سطح معني‌داري كمتر از 0.05 به‌طور معني‌داري بيشتر از حد متوسط (4) است (0.05 P). وضعيت سواد رسانه‏اي در بين دانشجويان، اساتيد و كل نمونۀ پژوهش با سطح معني‌داري 0.001 به‌طور معني‌داري بيشتر از حد متوسط (3) است ( 0.01 P). بين سواد رسانه‏اي و نگرش به يادگيري الكترونيكي در دانشجويان و اساتيد در ايام كرونا رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد (0.01 P). متغير سواد رسانه‏اي به‌صورت مثبت و معني‌دار نگرش نسبت به يادگيري الكترونيكي را در دانشجويان و اساتيد در ايام كرونا پيش‌بيني مي‏كرد (0.01 p، 81.0 =β). بر اساس نتايج، مي‏توان با برگزاري دوره‏هاي آموزشي مهارت‌هاي سواد رسانه‏اي دانشجويان و اساتيد را جهت ايجاد نگرش مثبت نسبت به يادگيري الكترونيكي افزايش داد.