كليدواژه :
خسرونامه , گل و هرمز , عطّار نيشابوري , مسألۀ انتساب , سبك شناسي , هم ساني هاي زباني , لغات مشترك , تصحيح متن
چكيده فارسي :
ترديد در انتساب خسرونامه به عطّار نيم سده است كه به طور جدّي در پژوهشهاي ادبي فارسي مطرح شده است و طرفداراني دارد. از همان نخست پژوهشگراني مخالف اين ترديد بودهاند و اين منظومه را از آثار مسلّم عطّار شمردهاند. برخي از پژوهشگران نيز قاطعانه هر گونه ارتباط خسرونامه را با عطّار رد كردهاند. صرف نظر از سندهاي كهن كه اصالت خسرونامه را نشان ميدهد و مخالفان انتساب كمتر بدان توجّه كردهاند، زبان اين اثر نيز نشانۀ خوبي است كه بر درستي انتساب آن به عطّار گواهي ميدهد. اغلب كاربردهاي زباني برجستهاي كه زبان عطّار را از زبان ديگر شاعران متمايز ميكند در خسرونامه نيز ديده ميشود. در بررسيهاي سبكشاسانه و سنجشگرانه ميان دو اثر، ممكن است چند كاربرد مشابه را بتوان به خاستگاه جغرافيايي يكسان يا تقليد و تتبّع ارتباط داد، امّا تجمّع انبوه ويژگيهاي گوناگون زباني در دو اثر را به سختي ميتوان به موارد يادشده نسبت داد. از همسانيهاي زباني ميان خسرونامه و مصيبتنامه و الهينامه و منطقالطير و اسرارنامه و ديوان عطّار نتيجهاي جز آن نميتوان گرفت كه سرايندۀ همۀ اين آثار يك نفر بوده است: فريدالدين عطّار نيشابوري. در مقالۀ حاضر مهمترين همسانيهاي واژگاني خسرونامه و ديگر آثار عطّار نشان داده شده است و از آنجا كه برخي از ويژگيهاي زباني مهم در ويراست موجود از خسرونامه (به تصحيح سهيلي خوانساري) بر اثر تحريفهاي بسيار از ميان رفته است، براي يافتن اصل سخن شاعر، در موارد خاص به نسخۀ پاريس (نگاشتۀ 696 ق) استناد شده است.