ارائه الگوي اقتضايي براي شكل گيري شركت‌هاي كانگلومرت بر اساس منطق هاي حاكم در فضاي كسب و كارهاي ايران

در پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگويي براي شكل‌گيري شركت‌هاي كانگلومرت در فضاي كسب‌وكارهاي خصوصي است. جامعه اماري پژوهش كليه مديران ارشد دفاتر مركزي در كسب‌وكارهاي شركت‌هاي كانگلومرت در فضاي شركت‌هاي خصوصي بودند كه از طريق مصاحبه نيمه ساختاريافته مورد ارزيابي قرار گرفتند. به دليل داشتن مباني نظري پراكنده و نامرتب، روش پژوهش حاضر مبتني بر داده بنياد چندگانه بوده است ؛ بدين ترتيب كه در بخش اول عوامل مؤثر بر شكل‌گيري اين‌گونه از شركت‌ها در ادبيات نظري مورد بررسي قرار گرفتند تا الگوي بدست آمده از بخش نظري تكميل گردد. در بخش دوم منطق‌هاي حاكم بر فضاي شركت‌هاي كانگلومرت شناسايي شدند كه داراي سه منطق هم افزايي، كسب و كار و تمايلات مديران است. در بخش بعدي، عوامل مسلط در هر منطق شناسايي شدند كه در منطق هم افزايي عوامل ساختاري مسلط بوده كه در اين عوامل ،ساختار سازماني انتخاب شدند. براي منطق تمايلات مديران عوامل رفتاري مسلط بوده كه تركيب اعضاي هيات مديره انتخاب شده و نهايتا براي منطق كسب و كار هم عوامل زمينه اي مسلط بوده كه شدت رقابت مبنا قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه در بين سه منطق شناسايي شده، منطق هم افزايي داراي كمترين درجه ناهمگوني و تمايلات مديران هم داراي بيشترين تنوع ناهمگون بوده است. همچنين زماني كه شدت رقابت بالا ، تركيب اعضاي هيات مديره ناهمگون و ساختار سازماني بخشي باشد احتمال شكل‌گيري بيشترين تنوع موضوعيت پيدا مي‌كند. نواوري پژوهش ارائه يك منطق جديد براي شكل گيري شركت‌ كانگلومرت بود كه بر مبناي سه منطق تركيب مختلفي از اينگونه شركتها ارائه گرديد.