تدوين مدل ساختاري سلامت روان در زنان براساس راهبردهاي تنظيم هيجان: نقش واسطه انعطاف‌پذيري روان شناختي

زمينه و هدف: زنان نقش ارزنده‌اي در خانواده و در جامعه ايفا مي‌كنند، از اين رو بررسي عوامل موثر بر سلامت روان آنان اهميت ويژه اي دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوين مدل سلامت روان براساس راهبردهاي تنظيم هيجان با ميانجي‌گري انعطاف پذيري روان‌‌شناختي انجام شد. روش: پژوهش از نظر هدف كاربردي بود كه با روش توصيفيهمبستگي انجام شد. جامعه آماري شامل زنان 18 تا 40 ساله در سال 1400 بودند كه از اين ميان 312 نفر به عنوان نمونه در دسترس در پژوهش مشاركت داشتند. ابزار گردآوري داده‌ها عبارت بودند از: پرسشنامه فرم كوتاه سلامت روان (كيز،2005)، پرسشنامه راهبردهاي تنظيم هيجان (گراس و جان،2003) و مقياس پذيرش و عمل (بوند و همكاران ،2011). بررسي همبستگي متغيرها و پايايي ابزارها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و تحليل داده‌ها به روش مدل سازي معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار AMOS24 انجام شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد راهبردهاي تنظيم هيجان با واسطه انعطاف پذيري روان‌شناختي توان تبيين تغييرات سلامت روان را دارد. براساس نتايج، انعطاف پذيري روانشناختي هر دو رابطه راهبرد سركوبي هيجان و راهبرد بازارزيابي سلامت روان را به صورت جزئي ميانجي‌گري مي‌كند. ارزيابي شاخص‌هاي برازش مدل نشان داد مدل اندازه‌گيري شده از برازش مطلوبي برخوردار است(p 0/01). نتيجه‌گيري: نتايج مطالعه حاكي از اين است كه انعطاف پذيري روان شناختي و استفاده از راهبرد ارزيابي مجدد در تنظيم هيجان، اثر مثبت بر سلامت روان زنان دارد و در مقابل استفاده از راهبرد سركوبي در تنظيم هيجان با كاهش سلامت روان همراه است.