مك‌دوناليزه شدن و نظام سلامت: مطالعۀ تأثير اصول چهارگانۀ مك‌دوناليزه شدن بر نظام سلامت

مك‌دوناليزه شدن فرآيندي است كه در آن كنش‌هاي اجتماعي و شيوه‌هاي سازماندهي به‌طور فزاينده‌اي توسط عقلانيت شديد هدايت مي‌شود؛ و تدوام عقلانيت شديد به توليد كنندگان، مصرف‌كنندگان و مديران، ابزارهاي كارآمدتر، قابل محاسبه، قابل پيش‌بيني و كنترل‌شده ارائه مي‌كند تا  به اهداف موردنظر دست پيدا كنند. در اين پژوهش، اصول چهارگانۀ مك‌دوناليزه شدن در ارتباط با تغييرات نظام سلامت مورد بررسي قرار گرفته است. يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه، مك‌دوناليزه شدن آگاهانه يا غيرآگاهانه سيستم مراقبت‌هاي بهداشتي را به طرق مختلف تحت‌تأثير قرار داده و باعث شده است كه مراقبت‌هاي بهداشتي نظام سلامت حول چهار محور كارايي، محاسبه‌پذيري، قابل پيش‌بيني بودن و فناوري‌هاي غيرانساني شكل بگيرد. عامل كارايي منجر به شكل‌گيري كلينيك‌هاي دقيق، تكميل پرسش‌نامه‌ها توسط بيماران، استفاده گسترده‌تر از دستياران پزشكي، جراحي رباتيك و ملاقات كوتاه با پزشكان شده است. براساس اصل محاسبه‌پذيري دريافت مراقبت‌هاي بهداشتي توسط بيماران تابعي از هزينه و بازگشت مالي به سيستم شده و مواردي نظير مدت اقامت و ميزان پذيرش بيمار مورد توجه قرار مي‌گيرد. اصل پيش‌بيني‌پذيري هم سبب شده است تمامي فرآيند درمان از ورود بيمار به مراكز درماني تا خروج از آن، براساس يك دستورالعمل دقيق و از قبل پيش‌بيني شده انجام بگيرد كه اين امر منجر به فشار بيشتر بر پزشكان شده تا همۀ بيماران را يكسان درمان كنند. براساس اصل كنترل، فناوري‌هاي غيرانساني شروع به مشاركت بيشتر در مراقبت‌هاي بهداشتي كرده‌اند. سوابق پزشكي الكترونيكي، تعاملات بين پزشك و بيماران را كنترل كرده و جايگزيني فناوري رضايت مشتري را از بين برده و به ناكارآمدي بيشتر دامن زده است.