عنوان مقاله :
محيط آنارشيك و سرور گريز بينالملل ولزوم بازخواني نظريه امالقرايي؛ چالشهاي همگرايي جهان اسلام
پديد آورندگان :
فرزانه پور ، حسين دانشگاه بيرجند - گروه علوم سياسي , شباني ، سكينه دانشگاه بيرجند - گروه معارف , ياري القار ، علي اكبر دانشگاه بيرجند
كليدواژه :
امالقري , ايران , عربستان , محيط آنارشيك , همگرايي جهان اسلام
چكيده فارسي :
در چند دههاخير مثلث ايران، عربستان و مصر به تناوب يا تداخل هر كدام داعيه امالقرايي جهان اسلام را داشتهاند. هدف اين مقاله بررسي ميزان تاثير نظريه امالقرايي در همگرايي و واگرايي جهان اسلام است كه با عنوان فرضيه اوليه اين نظريه را عامل واگرايي ميداند. زيادهخواهي بنسلمان در قيموميت ساير كشورهاي مسلمان بيش از پيش فاصله ايران و عربستان سعودي را به عنوان دو بازوي قوي جهان اسلام از هم دور كرده است. بنابراين هدف راهبردي اين مقاله جستاري در تحليل رقابت و تداخل داعيه امالقرايي، بين ايران و عربستان است. مسالهاي كه اين مقاله به آن ميپردازد، روايي و پايائي نظريه امالقرايي جهان اسلام و تمايل يا عدمتمايل كشورها به پذيرش آن است. فرضيه اوليه در تهديد يا فرصت بودن نظريه امالقرايي اين است كه اجراي آن را بدون بسترسازي اقناعي بهمثابه تهديدي عليه همگرايي جهان اسلام مخصوصا براي مدعيان امالقرايي ميداند؛ گرچه در راستاي پرستيژ، هر قدرتي در صدد گسترش حوزه نفوذ خود است اما نظريه امالقري عملا نتوانسته است به اتحاد دنياي اسلام منتهي شود؛ زيرا در نظام آنارشيك و غيرسلسلهمراتبي جهان، كمتر كشوري در دنيا تمايل دارد تحت قيموميت كشور ديگري باشد. خروج قطر از شوراي همكاري خليج فارس، تازهترين اعتراض به داعيه امالقرايي عربستان است؛ بر ايناساس نتيجهگيري شده است با توجه به محيط سرور گريز ترتيبات بينالمللي، شايسته است جهان اسلام و در راس آن ايران و عربستان فارغ از بحث جنجالي امالقرايي تعامل داشته باشند. گرچه نظريه امالقري در ادبيات سياسي نظري ايران مشهود است اما اكنون تمايلي به عملياتي كردن آن ندارد اما عربستان پسابنسلمان اين مقوله را بهشدت پيگيري ميكند؛ طوريكه سهم عمدهاي از واگراي جهان اسلام، نتيجه شيعههراسي عربستان است. روش مقاله تحليلي، انتقادي ملهم از نو واقع گرايي والتزي و نظريهپردازي ديويد مارش و جري استوكر است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام