عنوان مقاله :
جايگاه پايتخت در استراتژي مديريت سياسي فضاي كشورهاي جهان، با تأكيد بر ايران
پديد آورندگان :
كاوندي كاتب ، ابوالفضل دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
پايتخت , مديريت سياسي فضا , جمعيت , جهان , ايران
چكيده فارسي :
پايتختها، جدا از نقشهاي گوناگون فرهنگي، جغرافيايي، اقتصادي، ارتباطي و بهويژه سياسي، جاذب جمعيت نيز هستند. براي سنجش وزن ژئوپليتيكي و تأثيرگذاري پايتخت در فضاي ملي، شمارِ جمعيت، مهمترين و در دسترسترين شاخص اندازهگيري است. با استفاده از شاخص جمعيت، پرسش اصلي پژوهش آن است كه كشورها طي نيمقرن اخير، چه استراتژيهايي در مديريت سياسي پايتخت خود داشتهاند؟ اين مهم بامطالعه روند تحولات جمعيتي نيمقرن اخير پايتختها به دست خواهد آمد كه هدف كلي مقاله است. روند تحولات، نميتواند حاصل يك اتفاق يا برنامهريزي كوتاهمدت باشد، بلكه روشنگر بنياد فكري و استراتژيك كشورها در مواجه با جايگاه پايتخت در مديريت سياسي فضاي ملي است. روش تحقيق توصيفي- تحليلي و منابع كتابخانهاي است. نتايج نشان ميدهد، بسياري از كشورها، تلاش كردهاند تا علاوه بر اينكه پايتخت كانون سياسي و مقر فرمانروايي فضاي ملي باشد، به لحاظ جمعيتي نيز نسبت به ديگر نقاط و شهرهاي كشور قدرتمندتر باشد. كشورها هفت استراتژي اساسي در مديريت سياسي پايتخت را در پيشگرفتهاند كه شامل: 1) افزايش فاصله جمعيتي پايتخت و شهر دوم، 2) جابهجايي پايتخت، 3) ايجاد چند پايتخت، 4) حفظ قدرتمندي پايتخت، 5) رقابت ميان پايتخت و شهر دوم، 6) استراتژي پايتخت كوچك و 7) كاهش فاصله جمعيتي ميان پايتخت و شهر دوم است. درنهايت با استفاده از رتبهبندي زيستمحيطي شهرهاي جهان، موفقيت هر يك از اين استراتژيها موردسنجش قرار گرفت و مطلوبترين استراتژيها: حفظ اهميت پايتخت ملي؛ حفظ و يا ايجاد فاصله مطلوب بين پايتخت و شهر دوم؛ مديريت بهينه پايتخت و تلاش براي زيست پذيري آنهاست.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني