عنوان مقاله :
متفكر پايانناپذير پنسيلوانيا: نگاهي به زندگي و انديشه ويلبر زلينسكي
پديد آورندگان :
قنبري ، ابوالفضل دانشگاه تبريز - دانشكده برنامهريزي و علوم محيطي - گروه سنجش ازدور و سيستم اطلاعات جغرافيايي , اشلقي ، مهدي دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
زلينسكي , مكتب بركلي , زندگينامه , تاريخ انديشه , فلسفه و جهانبيني
چكيده فارسي :
تكنگاري حاضر تأملاتي درباره ويلبر زلينسكي است كه در چند فقره به شرحي از زندگي، آثار و تأثيرات او در حوزه جغرافيا ميپردازد. با استفاده از رويكرد كيفي و پارادايم تفسيري به روش كتابخانهاي و تحليل محتوا سعي در پاسخ به پرسشها و تجميع موضوع انديشگي زلينسكي شده است تا از اين طريق تغيير و تحولات اجتماعي، سياسي و فكري ايشان را از اواخر دهه 1940 از منظر فلسفي ـ جغرافيايي رصد و مورد خوانش معرفتي قرار گيرد، و روندها و تغيير پارادايمي و نگرشي، هويت رشتهاي و عمل تحقيقي ايشان را تا آخرين سالهاي عمرش از منظر تاريخنگاري انديشهاي و زندگي نامهنگاري در جغرافيا موردبررسي و نقد قرار داده شود. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه زلينسكي از معدود جغرافيدانان «چندبعدي و متضلع» بوده است. هم با مفاهيم جغرافياي جمعيت و جغرافياي فرهنگي به نيكي آشنا بود، هم در دنياي ادبيات، شعر و موسيقي زندگي كرده، طوري كه او را پيانيست به سبك بتهوفن ميشناسند و هم از نظام معرفتي كارل ساور، گلن تروارتا و جان كرتلند رايت بهره برده، و نقش و مسئوليتي عظيم را براي جغرافيدانان در حوزههاي قوميتي، اجتماعي و اكولوژيكي قائل بوده، بهگونهاي كه ما را مواجه با متفكر پايانناپذير كرده كه قرار دادن او ذيل مكتب بركلي مسئلهدار است. او چنان تحولات معرفتشناسانه جغرافيايي عصر خويش را رصد كرده، كه با توسل به مفهوم «انسان رنسانسي» امروزه ميتوان از طريق مفاهيم و نگاههاي بصيرت بخش او، امور و پديدههاي جغرافيايي را با اعتماد خاص، و بهعنوان مرجعي قابل استناد به تأمل نشست.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني