تبيين مباني فلسفي مفهوم سعادت در نظام تربيت اخلاقي بانو مجتهده امين به منظور تدوين چارچوب نظري و دلالت هاي تربيتي آن

هدف: به «تبيين مباني فلسفي مفهوم سعادت در نظام تربيت اخلاقي بانو مجتهده امين به منظور تدوين چارچوب نظري و دلالت هاي تربيتي آن» پرداخته شده است. روش: روش پژوهش، تحليل اسنادي، تحليل مفهومي و استنتاج بوده است، جامعه پژوهشي شامل تمامي منابع دست اول و آثار ايشان بوده كه با استفاده از نمونه گيري مفهومي و هدفمند بررسي شد، از فرم فيش برداري براي مطالعه اسناد و مدارك استفاده شد و يافته ها نيز به صورت كيفي و مفهومي كدگذاري، مقوله بندي و تبيين شدند.  يافته ها: مباني هستي شناختي(وحدت شخصيه وجود، قائم بودن هر داني به مافوق خود، متافيزيك محبت)، مباني انسان شناختي(بقاي روح، تأثير و تأثرات بين روح و بدن، سير استكمالي) مباني معرفت شناختي(كمال حكمت نظري و عملي، مراتب ادراك، تقدم علم بر عمل) و مباني ارزش شناختي(معيار ارزش ها، عدالت، تلازم سعه اخلاقي و سعه عقلاني) تبيين شد و دلالت هاي تربيتي نيز اعم از هدف غايي سعادت(حبّ و قرب به خداوند)، اهداف واسطه اي(خودشناسي، خردورزي، اعتدال گرايي و تحقق جامعه صالح)، اصول(اصل وحدت گرايي، خودشناسي و درون نگري، خودنظارتي، تلازم تزكيه نفس و تطهير فكر) و روش هاي تربيتي(روش هاي مبتني بر تكريم و محبت و روش هاي تعقلي) احصاء و تبيين شد. نتيجه گيري: ايشان در جايگاه يك فيلسوف-مربي فضيلت گراي اخلاقي، نظريه اخلاقي اش را با بحث از سعادت آغاز نموده است و در حقيقت، در نظريه اخلاقي ايشان، عقل و اخلاق ملازم با يكديگر هستند در نتيجه، سعه عقلاني و سعه اخلاقيِ انسان به موازات يكديگر در حركت خواهند بود و سير حركت انسان در راستاي دستيابي به سعادت حقيقي، منوط به تهذيب اخلاق، و تهذيب اخلاق منوط به تطهير قوه فكريه است.