بررسي تطبيقي نظام آموزش عالي ايران و آلمان

امروزه آموزش عالي به عنوان نهاد پرورش‌دهنده نيروي انساني متخصص از جايگاه ويژه اي در جامعه برخوردار است. يكي از عوامل مهم تاثيرگذار در كيفيت خروجي هاي نظام آموزش عالي سياست هاي آموزشي - درسي دانشگاه‌هاي آن نظام مي‌باشد و بهره گيري از تجارب كشورهاي توسعه يافته و مطالعات تطبيقي در اين زمينه مي‌تواند يكي از منابع اطلاعاتي قابل اعتماد براي تدوين سياست هاي آموزشي_ درسي و افزايش كيفيت آموزشي در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه باشد. كشور ما ايران نيز كه امروز جزو كشورهاي در حال توسعه به شمار مي‌رود، جهت موفقيت در برنامه هاي تحصيلي و افزايش كيفيت آموزشي خود نيازمند آشنايي با ساير نظام هاي آموزشي و مطالعات تطبيقي در اين حوزه است. بنابراين با توجه به اهميت و ضرورت اين موضوع، پژوهش حاضر در يك مطالعه تطبيقي به مقايسه نظام آموزش عالي ايران و آلمان پرداخته و در صدد بررسي چگونگي ارائه خدمات آموزشي، شباهتها و تفاوتهاي نظام آموزش عالي كشور و شناخت چگونگي دلايل كسب رتبه هاي برتر علمي از سوي دانشگاه هاي آلمان در جهان مي باشد.