آسيب شناسي علمي دروس برق بر يادگيري دانشجويان و ارائه روش هاي پيشگيري

علوم برق از سال 1295 كه پايش به كشور ما باز شد تا زمان حاضر شاهد فراز و نشيب فراوان بوده است. طبق يك طبقه بندي مي توان آسيب هاي مرتبط با اين رشته را به آسيب هاي مربوط به نظام سياسي - اجتماعي (شامل عدم وجود راهبرد جامع، توسعه ناكافي نهادهاي مدني علمي، توهم استغنا از علوم ، ارتباط ناقص با دستگاه هاي اجرايي، ابهام وحدت دو نهاد صنعت و دانشگاه و فرار نخبگان)، آسيب هاي مربوط به انديشمندان (اعم از تحويل علوم برق به علوم ديگر، ابهام ارتباط سنت و تجدد، رضايت بخش نبودن سطح دانش ، ابهام در بومي سازي، ناكافي بودن مطالعات ميان رشته اي) تقسيم نمود. با گذر زمان در سيستم آموزش كشور تغييرات گسترده اي صورت ميپذيرد كه موجب ايجاد آسيب هاي جبران ناپذيري به اين نظام ميشود كه علوم برق از اين امر مستثني نيست كه به تبع آن ضعف در اين سيستم را بدنبال خواهد داشت. وهمچنين نحوه ارائه آموزش (عدم احاطه دانشجو بر مطالب رشته برق،سيستم نمره محور،ارائه غير پژوهشي و صرفا تئوري مطالب آموزشي) و البته موارد پژوهشي ( ترجمه و تكثيرات بي رويه و بدون كنترل،بنيادي نبودن مطالب علمي و پژوهشي) ميباشد. البته لازم به ذكر است گسستگي در شيوه تدريس، منابع مورد استفاده، مديريت دانشكده ها نيز در اين خصوص دخيل ميباشد. با توجه به مباحث مطرح شده در اين تحقيق با توجه به مطالعات ميداني و نظرسنجي ها عمده دلايل و چالش ها شناسايي و در حد توان نسبت به هر يك راه كارهايي ارائه نماييم.