شماره ركورد :
1328904
عنوان مقاله :
مجسمه‌‎هاي ميادين شهر تهران به منزله‌‌ ميراث ماندگار نوسازي (مطالعه موردي: ميدان حر (باغ‌شاه) شهر تهران)
پديد آورندگان :
خانمحمدي ، علي دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده علوم اجتماعي - گروه مطالعات فرهنگي , ميرزائي ، حسين دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده علوم اجتماعي - گروه مطالعات فرهنگي
از صفحه :
64
تا صفحه :
81
كليدواژه :
تهران , نوسازي , برنامه ي حافظه , مجسمه ي شهري , قدرت انضباطي , قدرت حاكميت‌مند
چكيده فارسي :
حكومت‌هاي ناصري و پهلوي با تأسيس سازمان‌هاي حافظه، انجام برنامه‌هاي حافظه و ابداع سنت به اعمال قدرت در «حافظه شهري» دست زدند. از سوي ديگر، سياست فرهنگي حكومت ناصري و پهلوي سبك‌هاي «نوسازانه» را در نقاشي، شهرسازي، معماري و مجسمه‌سازي شهري ايران حاكم كرده ‌بود. در حقيقت گسترش نصب مجسمه‌هاي شهري در ايران با تثبيت نوسازي عجين است. از طرف ديگر، اقشار سنتي و مذهبي با نمايش و نصب مجسمه در انظار عموم مخالف بودند. مجسمه‌هاي ناصرالدين‌شاه و گرشاسب در باغشاه و ميدان حر دو ميراث گران‌بهاي نوسازي است. نگارندگان در اين مقاله با نشانه‌شناسي اين مجسمه‌ها در جست‌وجوي فهم چگونگي روابط قدرت و حافظه حاكم بر آن‌ها هستند. مجسمه ناصرالدين‌شاه در روابط اجتماعي حاصل از ساز و كار قدرت «حاكميت‌مند» خلق شده ‌است. روابط قدرت حك‌شده در اين مجسمه سياست حافظه «تجددخواهي» را باز توليد كرده ‌است. مجسمه گرشاسب در بستر روابط اجتماعي برساخته از ساز و كار قدرت «انضباطي» آفريده شده ‌است. ساز و كار قدرت پنهان در اين مجسمه سياست حافظه «باستان‌گرايي» را بازسازي كرده ‍است. با وجود سقوط حكومت پهلوي با انقلاب اسلامي و براندازي ساز و كار قدرت انضباطي با جهاني‌سازي اين ميراث ۸۵ ساله- مجسمه گرشاسب- با تغيير نام به «حر» به حيات خود ادامه داد. مجسمه گرشاسب پيوند ميان حافظه باستاني و اسلامي را نمايش داده ‌است. از طرفي، حصاركشي و مرزبندي‌هاي ساختگي ساز و كار قدرت انضباطي و سياست حافظه باستان‌گرايي را آشكار كرده است. در حقيقت حافظه جمعي و شهري يك مجموعه به هم پيوسته است.
عنوان نشريه :
اثر
عنوان نشريه :
اثر
لينک به اين مدرک :
بازگشت