شماره ركورد :
1328985
عنوان مقاله :
سرشت عقلاني شدن در گذر از ايران باستان به ايران اسلامي؛ گذار از جهان بيني اسطوره اي به جهان بيني ديني
پديد آورندگان :
توان ، حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , پولادي ، كمال دانشگاه آزاد اسلامي واحد چالوس - گروه علوم سياسي , توسلي ركن آبادي ، مجيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه علوم سياسي
از صفحه :
159
تا صفحه :
186
كليدواژه :
عقلاني شدن , اَشَه , حاكم آرماني , جهان شناسي اسلامي , شيعه
چكيده فارسي :
براي تبيين چگونگي گذار ايران از دوره باستان به اسلامي، مي توان از چارچوب هاي گوناگوني استفاده كرد كه نظريه تحول آگاهي هابرماس، يكي از آن هاست. مقاله پيش رو با استفاده از اين نظريه، به اين نتيجه مي رسد كه انديشه سياسي ايراني، به موازات گذار از آگاهي اسطوره اي در عهد باستان، به آگاهي ديني در دوره ميانه، هيچ گاه پيوند خود با متافيزيك را قطع نكرد. در ايران باستان، اساطير و سپس دين زردشتي مهم ترين منابع تفكر سياسي به شمار مي رفتند كه با ورد اسلام به ايران، شريعت اسلامي اين نقش را برعهده گرفت. اگر شاه در عهد باستان، در كانون انديشه سياسي ايراني قرار داشت، در دوره اسلامي، در تفكر ابن سينا، نبي و در نظريه سهروردي، حاكمِ حكيم اين موقعيت را پيدا نمود. علاوه بر اين، در عهد باستان، يك قانون كلي به نام «اَشه» بر طبيعت و اجتماع حاكم بود كه در دوره ميانه، اين جامه بر تن «شريعت» راست شد. پرسش اصلي پژوهش اين است كه سرشت گذار ايران باستان به ايران اسلامي را از حيث نوع جهان بيني چگونه مي توان تحليل و تبيين كرد؟ فرضيه ما اين است كه سرشت اصلي تحول از ايران باستان به ايران اسلامي را مي توان عقلاني شدن به صورت گذار از جهان بيني اسطوره اي با بينش دوانگاري به جهان بيني ديني با بينش يگانه انگار، توصيف كرد. روش مورد استفاده در اين پژوهش، روش انتقادي است كه عمدتا توسط متفكران مكتب فرانكفورت از جمله هابرماس به كار گرفته شد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت