شناسايي الگوهاي ذهني تعامل كسب‌وكارهاي بنگاه‌به‌بنگاه در لينكدين با استفاده از روش كيو

هدف: نقش رسانه‌هاي اجتماعي و پلتفرم‌هاي ديجيتال، در كسب‌وكارهاي بنگاه‌به‌مصرف‌كننده پُررنگ بوده است؛ اما به‌تازگي، شاهديم كه كسب‌وكارهاي بنگاه‌به‌بنگاه نيز به رسانه‌هاي اجتماعي و پلتفرم‌هاي ديجيتال توجه مي‌كنند. از اين رو، هدف از پژوهش حاضر، شناسايي الگوهاي ذهني تعامل كسب‌وكارهاي بنگاه‌به‌بنگاه در لينكدين با استفاده از روش كيو است. روش: چارچوب فلسفي اين پژوهش، پارادايم تفسيري ـ اثبات‌گرايي (روش كيو) است كه از منظر هدف، كاربردي شمرده مي‌شود. مشاركت‌كنندگان پژوهش كه به‌صورت هدفمند و با روش گلوله برفي انتخاب شدند، 9 نفر از فعالان حوزه بنگاه‌به‌بنگاه و آشنا به پلتفرم لينكدين بودند كه ديدگاه‌هاي آن‌ها با تحليل عاملي كيو و استفاده از نرم‌افزار اس‌پي‌اس‌اس نسخه 25 تجزيه‌وتحليل شد. يافته‌ها: نتايج نشان مي‌دهد كه الگوي تعامل كسب‌وكارهاي بنگاه‌به‌بنگاه در لينكدين، در سه دسته ذهنيت محتواي حرفه‌اي، سرنخ و رديابي قرار دارد. نتيجه‌گيري: شركت‌هاي بنگاه‌به‌بنگاه مي‌توانند براي تسهيل روابط خود با مشتريان، از رسانه‌هاي اجتماعي و پلتفرم‌ها بهره ببرند و همانند موجودي زنده، به شركت و برند خود هويت ببخشند؛ محصولات و خدمات و ارزشي را كه به مشتري ارائه مي‌كنند، معرفي كنند؛ از طريق محتواهاي مختلف، اطلاعات كليدي را در اختيار مشتريان قرار دهند؛ براي پيگيري مشتريان سرنخ‌هاي جذاب ايجاد كنند؛ جوامع و گروه‌ها و افراد مرتبط با شركت خود را رديابي كنند و در نهايت، با مشتريان خود تعاملي سازنده داشته باشند.