مدل‌سازي هم پيوندي شغلي كاركنان دانشي؛ مطالعه موردي: شركت‌هاي دانش‌بنيان

جذب، انگيزش و حفظ كاركنان دانشي در يك اقتصاد دانش‌بنيان، يعني جايي كه اقدامات مديريت دانش و همگرايي جهاني فناوري، ماهيت كار را باز تعريف نموده است، بسيار حياتي است؛ در حالي كه موفقيت سازمان‌هاي امروزي به دانش افراد آن متكي است، حفظ كاركنان دانشي به سبب تحرك و سياليت بالاي آن‌ها، به‌عنوان يك چالش همچنان باقي است. هدف از پژوهش كيفي اكتشافي حاضر، بررسي و شناسايي منابع و عوامل هم پيوندي شغلي دانشگران در شركت‌هاي دانش‌بنيان ايراني با محيط كاري آن‌ها است. براي اين منظور، پس از مطالعه عميق مباني نظري هم‌پيوندي شغلي، چارچوب پرسش‌هاي مصاحبه نيمه‌ساختاريافته طراحي گرديد. سپس، به‌منظور جمع‌آوري داده‌هاي ميداني، با مديران و خبرگان منابع انساني 17 شركت دانش‌بنيان به روش نمونه‌گيري هدفمند، به شكل نمونه‌گيري گلوله برفي، مصاحبه صورت گرفت. متعاقباً مصاحبه‌ها ترانويسي شد و با به‌كارگيري نرم‌افزار MAXQDA2018 و روش تحليل تم شش مرحله‌اي كلارك و براون، كد گذاري گرديد؛ نتيجتاً منابع هم‌پيوندي شغلي دانشگران، متشكل بر 372 كد فرعي در قالب 27 تم فرعي و 9 تم اصلي شامل منابع فردي انساني، اقدامات حمايتي، فرآيندهاي بين فردي، منابع مرتبط با شغل و محيط كاري، مديريت دانش، بهبود و پايداري منابع انساني، اقدامات پيمايش و سنجش، ساختار سازماني و موانع و چالش‌ها، شناسايي، تحليل و طبقه‌بندي شدند.