عنوان مقاله :
چهرۀ مبارزه و انقلاب در رمان «سرخ سفيد» اثر مهدي يزدانيخرّم با تكيه بر آراي ليندا هاچن
پديد آورندگان :
موسوي ، رقيه دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , پيامني ، بهناز دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , زماني ، مريم دانشگاه پيام نور - گروه زبان وادبيات فارسي
كليدواژه :
انقلاب , اقتباس , هاچن , فراداستان , يزدانيخرّم.
چكيده فارسي :
تاريخ، دورهاي از درك مناسبات اجتماعي و فرهنگي ميان تمام جوامع انساني است. در عصري كه ارتباطات در تقابل انزواي جوامع قرارگرفته و برنامهريزي قدرتهاي جهان براي سادهسازي روابط اجتماعي و به حداكثر رساندن عناصر سازندۀ يك جامعۀ منسجم است. تاريخ يك جامعه، در ادبيات و هنر بهگونهاي تحول ايجاد نموده است كه خط مرزي ميان زمان خطي و سير روايت را ميشكند و مخاطب با گرهخوردگي آن همراه ميشود. رمان سرخ سفيد از جمله رمانهاي تاريخي است كه در قالب فراداستان تاريخ نگارانه نوشته شده است. نويسنده در اين داستان فضاي اجتماعي ايران را بعد از انقلاب به تصوير كشيده است. رنگ مبارزه و ديانت در شخصيتهاي داستان بسيار پررنگ و چشمگير است. اين مقاله كه با روش تحليل محتوا و به صورت كتابخانهاي نوشته شده، رمان سرخ سفيد را بر اساس آراي لينداهاچن بررسي نموده و در پايان به اين نتيجه رسيده است كه رمان با تكيه بر خردهروايتها و شخصيتهاي خيالي در كنار شخصيتهاي حقيقي در جست و جوي شكافي است كه در تاريخ انقلاب گم شده است.
عنوان نشريه :
ادبيات پايداري
عنوان نشريه :
ادبيات پايداري