چكيده فارسي :
قسامه در فقه اسلامي روشي خاص براي اثبات دعوا در دعاوي مرتبط با جنايات بر نفس و عضو بهشمار ميآيد. با وجود اتفاق نظر در اصل مشروعيت اين شيوه قضايي، در برخي از جوانب آن ابهاماتي ديده مي شود. ازجمله اين موارد، جايگاه زنان در قسامه است كه در آثار فقهي بحث چنداني از آن بهميان نيامده است. در اين بين، برخي فقها سوگند زنان را معتبر دانستهاند و در مقابل، ديگران مرد بودن را شرط اعتبار قسامه بهحساب آوردهاند و بهطور معمول ميان جايگاه مدعي يا مدعيعليه و جايگاه اقربا تفكيك كرده، عدم پذيرش سوگند زنان را به جايگاه اقربا اختصاص دادهاند. ديدگاه اخير در قانون مجازات اسلامي (مواد 336 ،337 و 338) نيز بازتاب يافته است. پژوهش حاضر با روش توصيفي و تحليلي، چنين نتيجه مي گيرد كه شرط رجوليت در قسامه، مبتني بر دليل معتبري نيست و ذكر واژگان مختصّ مردان در مستندات قسامه، كه دليل اصلي اين ديدگاه قلمداد ميشود، از باب تغليب است و امكان الغاي خصوصيت از وصف رجوليت در آنها وجود دارد. بر اين اساس شمول ادلّه مشروعيت قسامه، سوگند زنان را همانند مردان دربرميگيرد و از اين جهت تفاوتي نيز ميان جايگاههاي يادشده وجود ندارد.