راهبرد قدرت هوشمند چين در آفريقا

با پيچيده شدن روزافزون روابط ميان كشورها و نياز به تأثيرگذاري و نفوذ براي اجراي استراتژي‌هاي موردنظر، قدرت سخت مانند گذشته كارآمد نيست؛ از طرفي صرف وجود قدرت نرم نيز محدوديت‌هايي دارد. در سال‌هاي اخير، با مطرح شدن نوعي از قدرت تحت عنوان «قدرت هوشمند» و با پيشتازي ايالات متحده براي بهره‌گيري از آن، كشورهاي ديگر نيز ضرورت به كارگيري آن را دريافته‌اند. از اين ميان چين نيز با به كارگيري قدرت هوشمند جايگاه خود را به عنوان يكي از قدرت‌هاي بزرگ جهان در عرصه سياست خارجي مشخص كرده است و در نقاط مختلف جهان از اين قدرت بهره مي‌گيرد، قاره آفريقا نيز يكي از مناطق پر اهميت براي چين در جهان است. با توجه به نقش عمده اين نوع قدرت در سياست خارجي چين در قبال آفريقا، اين مقاله با تكيه بر روش پژوهش تلفيقي به دنبال پاسخ به اين سوال است كه چين از چه ابزارهايي براي حضور فعال در آفريقا بهره گرفته است؟ فرضيه پژوهش اين است كه چين با ايجاد ارتباط نزديك و حضور در سازمان‌هاي بين‌المللي، تلاش در سطوح مختلف ديپلماسي اعم از فرهنگي، رسانه‌اي و مبادله‌اي در جهت سوق فرهنگ و ارزش‌هاي مورد نظر خود به قاره، همكاري در زمينه علمي، پژوهشي و حوزه فناوري به عنوان يكي از بخش‌هاي حائز اهميت در روابط دو طرف، روابط بسيار نزديك اقتصادي به خصوص در دو حوزه تجارت و سرمايه‌گذاري و در آخر ايفاي نقشي پررنگ در بهبود شاخص‌هاي توسعه اعم از امنيت غذايي، زيرساخت‌ها، مراقبت‌هاي بهداشتي، محيط زيست و...، توانسته است حضور فعالانه‌اي داشته باشد.