عنوان مقاله :
بررسي نقش دانش جوامع محلي بر نگرش و رفتارهاي بهرهبرداري مشاركتي از منابع آب
پديد آورندگان :
يازرلو ، بهناز دانشگاه بيرجند - دانشكده كشاورزي - گروه علوم و مهندسي آب , شهيدي ، علي دانشگاه بيرجند - دانشكده كشاورزي - گروه علوم و مهندسي آب , فرزانه ، محمدرضا سازمان حفاظت محيط زيست - پژوهشكده محيط زيست و توسعه پايدار - گروه پژوهشي مهندسي محيط زيست و پايش آلايندهها
كليدواژه :
تئوري رفتار برنامهريزي شده , بحران آب , مديريت محلي , مدل ساختاري , طيف ليكرت
چكيده فارسي :
پيشينه و هدف: در عصر حاضر، موضوعات و چالش هاي بحران آب در مركز توجه زندگي بشري قرار گرفته است. سياستهاي محيط زيستي اخير براي حل اين بحرانها، بر تشويق رفتارهاي طرفدار محيطزيست و عوامل تعيينكننده اين رفتار متمركز شده است. با توجه به اين كه يكي از دلايل اين بحران، فقدان دانش بشر در مديريت پايدار منابع ميباشد، بنابراين تحقيق حاضر قصد دارد با بررسي تجارب غني يك نمونه موفق در زمينه مديريت محلي مصرف آب و با تمركز بر مؤلفه دانش، سهمي در تبيين و پيشبيني رفتار بهرهبرداري مشاركتي از منابع آبي داشته باشد. مواد و روشها: چارچوب نظري تحقيق، تئوري رفتار برنامهريزي شده تكامل يافته (MTPB) با تأكيد بر مؤلفه دانش محلي ميباشد. اين پژوهش توصيفي با استفاده از روش پيمايشي و پرسشنامه بين دو دسته از بهرهبرداران شرب و كشاورزي روستاهاي توشن و گلند در استان گلستان انجام شده است. روايي و پايايي پرسشنامهها با استفاده از ضريب نسبي روايي محتوا و آزمون آلفاي كرونباخ مورد تأييد قرار گرفته است. با توجه به اهداف تحقيق، براي تجزيه و تحليل آماري پرسشنامهها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در ادامه براي تحليل همزمان روابط علّي بين متغيرها و ميزان انطباق و برازش مدل مفهومي با مشاهدات تجربي از مدلسازي معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شده است. نتايج: نتايج تحليل آماري گوياي اين موضوع است كه دانش محيط زيستي بهره برداران در مورد مسائل آب در منطقه، بالاتر از متوسط قابل انتظار ميباشد و اين امر بدين معني است كه سطح رفتار مشاركتي در منطقه مطالعاتي بالا ميباشد. همچنين بر اساس مقياس Stone-Geisser، مدل ساختاري در تمام حالت ها، از كيفيت ساختاري مناسبي برخوردار مي باشد. بررسي بخش ساختاري مدل توسط معيارهاي واريانس استخراج شده (AVE) و پايايي تركيبي (CR) نشاندهنده پايايي و روايي همگراي مناسب مدل MTPB است. هم چنين مقدار ضريب R^2 نشان مي دهد كه در مجموع متغيرهاي مدل تكامل يافته به ترتيب 92، 93، 74 و 79 درصد از رفتار بهره برداران شرب توشن، شرب گلند، كشاورزي توشن و كشاورزي گلند را نسبت به مشاركت محلي در بهره برداري از منابع آبي تبيين مي كنند. در خصوص مسيرهاي ساختاري مدل، نتايج حاكي از آن ميباشد كه همه مؤلفه ها داراي اثر مثبت و معني داري بر متغير قصد رفتاري هستند. همچنين با توجه به ضرايب مسير به دست آمده، بين دانش و نگرش با رفتار بهرهبرداري مشاركتي از منابع آبي، رابطه مثبت و معنادار مشاهده شده است كه فرضيه پژوهش را تأييد ميكند و نشان ميدهد بهره برداران نگرش مثبتي نسبت به رفتار مشاركتي حفاظت از آب در تمام حالت ها دارند. بحث: طبق تجارب ميداني در منطقه مطالعاتي، مشاركت ذي نفعان در بهره برداري از منابع آبي با به اشتراكگذاري دانش محيط زيستي در مواردي كه در مورد استفاده از آب تعارض وجود دارد، كار را تسهيل مينمايد. افزودن مؤلفه دانش، تفاوتهاي قابل توجهي را در بهبود پيش بيني رفتار بين حالتهاي مختلف مصرف نشان نداده است. البته نتايج گوياي اين موضوع است كه دانش ميتواند بهعنوان پيشنياز براي اقدام به رفتار مشاركتي مؤثر باشد. لازم به ذكر است كه نتايج نشان مي دهد كه بهره برداران شرب، با اختلاف اندك نسبت به بهره برداران كشاورزي، تمايل رفتاري بيشتري به پذيرش مديريت مشاركتي منابع آبي دارند.
عنوان نشريه :
محيط زيست و توسعه فرابخشي
عنوان نشريه :
محيط زيست و توسعه فرابخشي