عنوان مقاله :
تحليل گفتمان انتقادي مسألۀ صلح در تعليم و تربيت افغانستان مبتني بر سند قانون اساسي دورۀ جمهوري اسلامي
پديد آورندگان :
فايق ، علي شاه دانشگاه خوارزمي , برخورداري ، رمضان دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه تعليم و تربيت , محمودنيا ، عليرضا دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه تعليم و تربيت
كليدواژه :
صلح , تعليموتربيت , گفتمان انتقادي , جمهورياسلامي افغانستان , اسلامگرايي , دموكراسي , نژادگرايي , مليگرايي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش، «مسألۀ صلح در تعليموتربيت افغانستان، مبتني بر سند قانوناساسي اين كشور در دورۀ جمهورياسلامي» مورد تحليل قرار گرفته است. اما از آن جهت كه كاربرد زبان داراي پيچيدگيهاي مختلف است و پيوندي با عرصههاي بيرون از خود دارد، روش اين پژوهش، تحليل گفتمانانتقادي با رويكرد فركلاف را به كمك رويكرد لاكلا و موف است. منبع اصلي اين تحليل، چنانكه در عنوان ذكر شده است، سند قانوناساسي افغانستان در دورۀ جمهورياسلامي است. در عينحال از اسناد و متون معتبر ديگر نيز براي توسعه و تعميق تحليل استفاده شده است. نتيجۀ بهدست آمده از اين تحليل نشان ميدهد كه سند قانوناساسي، داراي گفتمان يگانه نيست؛ بلكه گفتمانهاي مختلفي را بدون داشتن محوريت و دال مركزي مشخصي، در قالب يك نظم گفتماني در درون خود جاي داده است. مهمترين گفتمانهاي شناسايي شده در اين سند، گفتمان «اسلامگرايي»، «دموكراسي»، «نژادگرايي» و «مليگرايي» است كه حول دالهاي اصلي «اسلام»، «مردم»، «قوم» و «ملت» شكل گرفتهاند. اين تعدد گفتماني، سبب ميشود كه برساخت هويتي صلح در اين سند، مركب از دالهاي متنوع و مفاهيم متعدد و غيرمنسجم باشد كه بهدليل تخاصم گفتماني دالها و سازههاي ياد شده، برساخت صلح و در نتيجه آموزش صلح محقق نشود.
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت
عنوان نشريه :
فلسفه تربيت