برنامه درسي در ميعادگاه حقيقت

مقاله حاضر تحت عنوان برنامه درسي در ميعادگاه حقيقت ، توفيقي بود هر چند به اجمال، تا دل نبشته اي نظر ورزانه در باب مسائل و مشكلات اين حوزه مطرح گردد. جُستاري كه به دور از، و بدون دغدغه هاي موجود در خصوص يافته يابي و داده پردازي مرسوم بود، و خود آرامشي را آفريد كه بتوان به نظر ورزي هايي وارد شد كه شايد، يحتمل بتواند باب ورود به مدخل نظريه پردازي را نيز بگشايد. به هر حال، در اين نوشتار به منظور اجابت درخواست ارزشمند انديشه نامه انجمن مطالعات درسي،تلاش مي گردد تا ايده هايي درباره نسبت برنامه درسي و حقايقي انكارناپذير،اما بعضا مغفول،محجوب،محجور و مطرود انگاشته و پنداشته،مطرح شود. جُستاري كه البته به منزله ابزار و آوردگاه ايده ها و ديدگاه هاي شخصي، اما مستدل و مستند مي باشد و مي تواند منجر به نوگويي ها و يا تازه گويي نيز منجر گردد. لذا، در اين رابطه توجه به مقولاتي همچون حقيقه الحقايق، حقيقت انسان و حقيقت حيات از منظر رسالت و ظرفيت نقش آفريني برنامه هاي درسي، هر چند نه به وجه اكمال و اتمام، بلكه به صورت اجمال و ايجاز مطمح نظر و واكاوي قرار گرفت.