عنوان مقاله :
اثربخشي گروه درماني مبتني بر پذيرش و تعهد بر ميزان درد مبتلايان به كمردرد مزمن
پديد آورندگان :
سليماني ، ربابه دانشگاه علوم پزشكي گيلان - دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات علوم رفتاري،شناختي و اعتياد كاوش - گروه روانپزشكي , ميرپور ، زينت السادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن - دانشكده روانشناسي - گروه مشاوره , شيخ الاسلامي ، فرزانه دانشگاه علوم پزشكي گيلان - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه پرستاري , خيالي ، آرزو دانشگاه علوم پزشكي گيلان - مركز تحقيقات باليني رازي , رفيعي ، الهه دانشگاه علوم پزشكي گيلان - مركز تحقيقات باليني رازي , غلامي ، آرزو دانشگاه اردبيل - دانشكده روانشناسي - گروه مشاوره , شفيعي رضواني نژاد ، كوثر دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز - گروه روانشناسي
كليدواژه :
گروهدرماني , درمان مبتني بر پذيرش و تعهد , درد مزمن , كمردرد , رواندرماني گروهي
چكيده فارسي :
مقدمه: اغلب افرادي كه از درد مزمن رنج ميبرند، در طول زندگي خود در معرض مشكلات عمده جسمي، رواني و اختلال سلامت عمومي قرار دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعيين اثربخشي گروه درماني مبتني بر پذيرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy يا ACT) بر ميزان درد مبتلايان به كمردرد مزمن بود.روشها: اين مطالعه از نوع كارآزمايي باليني و جامعه آماري آن متشكل از 116 نفر از مبتلايان به كمردرد مزمن مراجعه كننده به كلينيك درد بود. ابزار جمعآوري اطلاعات، پرسشنامه درد McGill (McGill Pain Questionnaire يا MPQ) با هدف سنجش درك افراد در ابعاد مختلف (چهار بعد ادراك حسي درد، ادراك عاطفي درد، ادراك ارزيابي درد و دردهاي متنوع و گوناگون) بود. 28 نفر از شركتكنندگان كه معيارهاي ورود به تحقيق را داشتند، انتخاب شدند و به طور تصادفي در دو گروه 14 نفره قرار گرفتند. مداخله گروهي ACT طي 8 جلسه 1/5 ساعته براي گروه آزمون اجرا گرديد. در نهايت، دادهها با استفاده از آزمونهاي كمي كيفي براي متغيرهاي توصيفي و آزمونهاي MannWhitney، 2c، Fisher’s exact و Wilcoxon مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت (0/05 P).يافتهها: درصد بالايي از هر دو گروه را زنان با ميانگين سني 25/10 ± 40/80 سال تشكيل دادند. نمره درد و ابعاد مختلف آن قبل از مداخله بين دو گروه تفاوت معنيداري نداشت. نتايج نمره درد در بعد ادراك حسي، ادراك ارزيابي درد و در كل، قبل و پس از مداخله در گروه آزمون (0/039 = P) و نمره كلي بين دو گروه معنيدار بود (0/035 = P)، اما روند تغييرات نمره درد و ابعاد آن قبل، بعد از مداخله و سه ماه پس از آن در گروه آزمون معنيدار نبود.نتيجهگيري: به نظر ميرسد روش ACT توانسته است بر ادراك حسي، ارزيابي درد و نمره كل درد مؤثر باشد و شايد نشان دهنده افقهاي تازهاي در درمانهاي باليني است و بتوان از آن به عنوان يك روش مداخلهاي مؤثر سود جست.
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت